همزمان با صبح
چشم خورشیدی تو
جهت پنجره را می کارد
دشت روشن شده از روشنی رخسارت
ابر بیداری در غربت ما می بارد
بال اگر ذوق پریدن دارد
صبح گر میل دمیدن دارد
باغ اگر سبزتر از سبز آمد
برکت آب زلالی است
که از چشم ترت می بارد

۱-نمیدونم شعر بالا مال کیه اما خیلی دوستش دارم.
۲-اگر کسی خواست به من لینک بده(البته بعید میدونم همچین کسی پیدا بشه!)لطف کنه و به خودم هم خبر بده تا اعتماد به نفسم بره بالا!
۳-از تمام دوستانی که در نظرخواهی شرکت کردند و این وبلاگ رو خوندن ممنون.به وبلاگ تمام کسانی که از خودشون ردپا گذاشته بودن سر زدم.
۴-اگه کسی لطف کنه و لینک دادن رو به من یاد بده ممنون میشم.
۵-دیشب زده بود به سرم.امروز امتحان داشتیم و خوابم نمی برد.هی تو خونه گشتم و یه عالمه کاغذ سیاه کردم.اما تا خوابم برد خواب دیدم ۱۰۴ تا نظر برام گذاشتن!جو گیر شدم از خواب پریدم.
۶-زیاده عرضی نیست جز آرزوهایی چند در باب تندرستی و موفقیت!

دلم گرفته است
دلم گرفته است

به ایوان می روم و انگشتانم را
بر پوست تیره ی شب میکشم
چراغهای رابطه تاریکند
چراغهای رابطه تاریکند

کسی مرا به آفتاب معرفی نخواهد کرد
کسی مرا به میهمانی گنجشکها نخواهد برر

پرواز را به خاطر بسپار
پرنده مردنیست
(فروغ فرخزاد)

امروز

این شعر مال خودمه.امتحانام که تموم بشه سعی میکنم بیشتر آثار خودم رو اینجا بذارم.موفق باشین.

امروز را میان لحظهه هایم قاب می کنم
و به دیوار می آویزم
و هر روز به امروز می نگرم
پیش از آنکه کاملا دیر شود
پیش از آنکه فردا شیرینی امروز را از من بگیرد
قبل از آنکه حسرت دیروز روی زیبایی امروز بنشیند
  و تا دم مرگ
امروز را به خاطر خواهم آورد
روزی که شب زودتر از روزهای قبل صبح شد
روزی که اقاقی تمامی عطرش را بر روی دنیا پاشید
تا هروقت تقویم را می گشایم
عطر امروز از لابه لای صفحات خاک گرفته تقویم به مشام برسد
نوای فردا را به فرداها می سپارم
تا بتوانم فقط آوای امروز را بشنوم
آه................
        امروز عجب روزی است!!

نظرتون در مورد شعر در پیتم چی بود؟!

ای غم تو که هستی از کجا می آیی؟
هر دم به هوای دل ما می آیی
بازآی و قدم به روی چشمم بگذار
چون اشک به چشمم آشنا می آیی!
(قیصر امین پور)

الان همه فکر می کنن من فامیل قیصر امین پور هستم که همش از شعرهای اون مینویسم.هر گونه روابط فامیلی به شدت تکذیب میشود!!کتابهای (آینه های ناگهان)و(گلها همه آفتابگردانند)رو از آثار ایشون حتما بخونید.واقعا قشنگن.پاینده باشید.

هرگز
دلم نخواست بگویم:هرگز

مرگ از طنین هرگز می زاید
اما همیشه از ریشه همیشه می آید

رفتن همیشه رفتن
حتی همیشه در نرسیدن رفتن
(قیصر امین پور)

من به وبلاگ تمام کسانی که آدرس گذاشتن رفتم.براشون کامنت هم گذاشتم اما نمی دونم چرا ثبت نمیشه.اگه دوست دارین برام بنویسین وقتی میاین به وبلاگم دوست دارین چی بخونین.موفق باشین.