سوال:
۱. چند واحد دیکته دارین؟
۲. نه.پرسیدم چی می خونی؟
درخواست:
۱. یه شعری بگو توش تشکر از استاد باشه.می خوام بهش کتاب هدیه بدم،اولش بنویسم.
۲. یک انشا می نویسی؟در حد پنجم دبستان لطفا،«بهار را توصیف کنید.»
پیشنهاد جالب:
۱. بیا مشاعره کنیم.
۲. برامون فال حافظ بگیر.
فوق برنامه:
۱. این بچه رو می خوابونی؟سرگرمش کن.براش شعر و قصه بگو.
خواب دیدم دارم یه ژستی رو تو وبلاگ تو می خونم که جدید بود یعنی قبلا نخونده بودم. بعد همه چیش هم قشنگ شبیه نوشت ههای تو بود یعنی هیچ شک ندارم که خوابه و کشکه. صبح هم بیدار شدم یادم بوود چی نوشته بودیا...
حالا پشیمونی که ادبیات خوندی ؟!
یه چیز دیگه هم هست مریم. شعر برای سنگ قبر انتخاب کردن. سراغت نیومدن تا حالا؟ سراغ من که اومدن، بعد هم که نظرمو گفتم خوششون نیومدو گفتن: چه جوری ادبیات می خونی پس؟
سلام دوست عزیز وبلاگ واقعا خوبی داری داشتم تو اینترنت میگشتم نمیدونم چطور شد اومدم وبلاگ شما واقعا کارتون زیباست ارزوی موفقیت دارم برای شما
خوش به حالت! خـــــــــوش به حالت! خوش به حالت!
شما مگه ادبیات نمیخونی؟ یه شعر واسه ما بگو.
این حسینِ بالای یه نقطه ای عین این مطلب رو برای منم کامنت زده.
بجون خودم !!
از من یه بار شعر برای اعلامیه ترحیم خواستن گفتم در غم روزها بیگاه شد الخ. بعد داشتم با خودم فک می کردم که شعرو خز کردم خوشبختانه خوششون نیومد.
دوست عزیز
سلام وبلاگ زیبایی دارید
ومطالب خوبی در آن دیده می شود
افتخار دهید به پایگاه هنری ما سری بزنید
وب گروهی هنری نگاه تو نگاه
www.negahtonegah.blogfa.com
:))
البته این مشکل رو نه فقط دانشجوی ادبیات، بلکه همه دارن.
مثلا یارو دکتره رفته مهمونی(رفته تفریح کنه، خوش بگذرونه،...). یارو شلوارشو تا زانو بالا میزنه و میگه:
-مگه شما دکتر نیستی؟ این پای ماچنوقته(دو،سه سال) زق زق میکنه. یه نگاهی بهش بنداز.
تصور کن! وسط مهمونی:)
:)))))))))))۰
- من روانشناسی میخونم
+ میشه بگی من چجوریم؟
آخ آخ آخ... حرص درآره
سلام
چون خودم هم ادبیات خوندم، دقیقن گرفتم.
منتها ادبیات زندگیه.
شاد زی مهر افزون.
وای از این ادبیاتا که میخونی به ما هم یاد بده!!
واااااااییییییییییی منم ادبیات می خونم! آی حرصم درمی آد!..... از من متن تقدرنامه می خوان فال حافظ می خوان به قول تو شعری که در آن فلان باشه و بهمان! بعد هم می گن: های ادبیاتی! باید بلد باشی! تو چه ادبیاتی هستی....
من یک کار مثبت کردم: گفتم خودتون رو بکشید من فال حافظ بگیر نیستم! همینه که هست! این قدر بشینید فال حافظ بگیرید و باهاش شوهریابی کنید که بترکید!... والله!
دلم برایت بد جوری تنگ شده...
دلم حرف هایت را می خواهد مریم...
اما از حرف زدن هم می ترسم.
نمی دانم چم شده
جالب بود خندیدم