ای درخت آشنا
شاخه های خویش را
ناگهان کجا
جا گذاشتی؟
یا به قول خواهرم فروغ:
دستهای خویش را
در کدام باغچه
عاشقانه کاشتی؟
این قرارداد تا ابد میان ما برقرار باد:
چشمهای من به جای دستهای تو!
من به دست تو آب میدهم
تو به چشم من آبرو بده!
من به چشمهای بی قرار تو قول میدهم:
ریشه های ما به آب
شاخه های ما به آفتاب میرسد
ما دوباره سبز می شویم!
گلها همه آفتابگردانند/قیصر امین پور