ساعتم دیگر مثل ساعت کار نمی کند.یک ساعت تمام می ماند روی هفت.هی عقب می ماند،عقربه هایش را کند می برد جلو.خمیازه می کشد،خسته می شود و بعد از چند ساعت بالاخره می رسد به هشت.گاهی هم خوابش آنقدر عمیق است که یک روز تمام از جایش تکان نمی خورد.حوصله ندارد حتی به اندازه ی یک دقیقه جلو بیاید.پاهایش را دراز می کند روی دوازده مثلا و چرت می زند.فردایش هم که بروم سراغش هنوز روی دوازده خواب است.
بیدارش می کنم،به زور می کشمش جلو.پرتش می کنم روی ساعت درست.اما چند دقیقه بعد باز هم خوابش برده.
کاش تمام ساعت های دنیا تنبل بودند،کاش کش می آمدند.کاش یک ساعت گاهی اندازه ی هزار ساعت طول می کشید.کاش ساعت روی عید می ماند،روی بهار.
نه،کاش تمام ساعت های دنیا بیش فعال بودند!یک ساعت را در چند ثانیه طی می کردند.کاش زود از روی سرما و درد و دلتنگی می گذشتند.
چرا هیچ کدام از ساعتهای دنیا درست کار نمی کند؟
سلام
نوشته زیبایی بود...می دونی گاهی لذت بخشه...که باید ثانیه ها دیر بگذرند...اما حیف که چه زود می گذرد...گاهی هم باید زود بگذرند که دیر می گذرد...
حالا تنبلی کردی به رفقا سر بزنی میندازی گردن ساعت؟
سلام
مطلب زیبایی بود ، ولی ساعت من همیشه تند کار می کند ، نمیشه کاری کنی آروم کار کنه .
دارم با سرعت نور پیر می شم.
یا علی
مرسی که سر زدی
هیچ چیز دنیا درست کار نمی کنه کلوچه خانم
خاک تو سرش!!! ساعتها هم الانه دودوزه باز شدن!
به من یاد دادن به مامانم فقط بگم چشم!!
امممم... بخیه اش یادم رفت مامان جون !! :))
بهتر که ننواخت. من هم می خواستم بخوابم!
ساعت همیشه انگار تقریباً است ... شرط می بندم همان لحظه هائی که عقربه های تو روی ۱۲ خواب بودند جائی ساعتی برای کسی آن قدر تند رفته بوده که نفهمیده ... همیشه این طور بوده ... به ساعت ها دل خوش نباید بود : می روند ... یا می مانند
نیاز داشتم به خوندن همچین نوشتهای. خیلی خوب بود مریم.
حاشیه : یکی دو روز پیش با نگار حرفات شد. هر دو آرزو کردیم بیای مشهد زودتر یه سفر. بیا.
واقعاااااااااااااا!
چرا من و اگه بابام بیدار نکنه خواب میمونم؟؟؟
مریم جان جالب مینویسی
موفق باشی
ممنون از آمدنت
یاعلی
سلام
این شعر هم برای شما
( سال کهنه بی دوست می ایستم برای نگاه )
راه می رود در کلماتم
سال کهنه بی دوست
می ایستم برای نگاه
منظره – ساعت پرغبار
مدام از اینهمه دوری
چشم های تو شعر می آورد
تا می شوم در خود م
خط های مثلثی
از هر سو می روی
گم بودم
رد اسبها گم می شد
روی سمتی نوبت گرفته ام
دوست دارم شکلی می شود
دزدیده می شوم
جای بدی ایستاده ام !
حمید رضا اکبری شروه – 1387 – اهواز
جایی یه همچین چیزی خونده بودم...!!!
sale no mobarak age mishe sms vasam befrest az 5 ordibehesht ok 09363674438
موضوع ما ایم که درست کار نمی کنیم
از گذر ساعت ها که بگذریم بهار بی نظیری ست امسال!
. . لیک چون این دم باید گذرد پس اگر می گریم گریه ام بیهوده است و اگر میخندم. .
دوم اردیبهشت امسال تو دیگر نبودی که بگوییم :
استاد تولد چهل و نه سالگی ات مبارک!
آقا جان!
تکلیف ما رو مشخص کن؛کند یا تند؟!
لحظه ها میان که بگذرن ولی ما نباید از اونا ساده بگذریم.
سلام.
آره خیلی خوب می شد اگه ساعتا روی عید می موندن.
راستی اگه ساعتت درست کار نمی کنه بگو یه ساعتی برات بخرم.
یااااا علی مدد
سلام
این که گفتی شبیه آرزوی هشتم بود ها!
سلام
من باز هم با رباعی به روزم.یاعلی
من یه مدت زیادی کلا ساعت نمی بستم و خیلی خوش می گذشت اما دیدم خب بالاخره که چی، همین وضعی که میگی پیش میاد دیگه.
حالا می بندم.
سلام مریم جان.
تا دنیا دنیاست همین است.ماییم که باید سازگار شویم...اگرچه گاهی صدمه ببینیم.
سربلند باشی.
امروز چهارم است...
دیشب میخواستم بهت زنگ بزنم بگم دیروز یعنی ۳ اردیبهشت روزی بود که ما برای اولین بار بعد از چند ماه رابطه ی اینترنتی همدیگرو دیدیم...پیش دانشگاهی بودیم...
تو اومدی مشهد.... با هم رفتیم حرم....اون کوچه پس کوچه های قدیمی نزدیک حرمو یادته که با هم هی توشون قدم زدیم و هوا خیلی گرم بود؟؟؟؟
تمام این روزها ر ومیگذرونم به امید اون ۱۷ اردیبهشت که بیام تهران با هم بریم نمایشگاه و سینما و خوش بگذرونیم....
از الان برنامه ریزی کن که یه دل سیر ببینمت ها....
پ.ن۱:به خاطر میان ترمام مجبور شدم بلیطمو عقب بندازم...نفرت دارم از این روزهای اردیبهشتی که باید هی درس خواند و امتحان داد....
پ.ن۲: آخ که چه کیفی دارد غرفه های نمایشگاه کتاب را زیر پا گذاشتن با تو....وای که چه بشود ترکیب بوی مریم با بوی کتاب نو...
دلیلش روشنه!
چون شما اسیر ساعتی...!
ساعت های دنیا اگر هم قرار باشد روی یک ساعتی بمانند ترجیح می دهم روی عید نمانند. روی بهار جا خوش نکنند. حیف زمستان نیست؟
این خطــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اینم نشون،
اینم کاکلش*
اگه سری دوم هم الکی الکی رای نیاورد خراب شه رو سر ما
بی خیالش
اگه می شد ساعت ها خواب بمونن خیلی خوب بودها هوم مثلا روی لحظه ی خواب موندن ساعت
شاد باشی عزیزم
کاش توی دنیا فقط "یک" ساعت بود که به همین راحتی می شد تنظیمش کرد...
فقط یکی.
کاش.
خانه ات را محرومِ ساعت کن! لذتی دارد ناب