به دعوت تهمینه حدادی.
آرزوهای محال من بیشتر از هفت تا هستند،یعنی کلا مدار زندگی من بر پایه ی همین آرزوها می گردند شاید روزی حقیقت شوند:
1.مصاحبه اختصاصی با جی.دی.سالینجر.مصاحبه ای که مثل توپ صدا کنه و حتی مجبورش کنم بقیه ی کارهاش رو به خاطر من چاپ کنه!
2.کلی آدم هستن که دوست دارم از توی قصه ها بیارمشون به دنیای واقعیت.بدون تردید مهم ترینشون والتر بلایته(پسر آنی شرلی که توی جلد هشت کشته می شه.) بقیه شون هم هولدن کالفیلد.زویی(دوست داشتم یک برادر بزرگ داشتم که مثل زویی بود.)رامونا،مانولیتو،شازده کوچولو،جودی،امیلی استار،سارا استنلی،جوی زنان کوچک،زه زه ی درخت زیبای من،لنی خداحافظ گاری کوپر...(خیلی زیادن!)
3.حتما جزو آرزوها محال همه ی آدم ها زنده کردن مرده ها هست.کاش می تونستم قیصر امین پور رو زنده کنم...
4.می تونستم ذهن آدم ها رو تا یه حدی بخونم.مثلا اینکه در مورد من چی فکر می کنن.
5.کاش غزلیات سعدی رو من گفته بودم.(شاهنامه هم قبوله!)
6.امتیاز یک مجله کودک و نوجوان داشتم و با دوستهام درش می آوردم.(جواب صفحه نامه ها رو من می دادم.)
7.هفت تا خیلی کمه!من تازه گرم شدم:یک دکتر شفیعی،زرین کوب اینایی می شدم،مصاحبت با سعدی، حافظ،بیهقی(بقیه ی کتابشم ازش می گرفتم!)،حسین پناهی،اگزوپری و ...(یک طومارن این آدم ها!)،یک اثر بزرگ ادبی رو فیلم کنم مثلا شاهنامه رو و اسکار بگیرم بابتش،هر وقت دلم برای کسی تنگ شد بتونم اراده کنم همون لحظه پهلوم باشه،زمان رو هم عقب جلو کنم(یه سر برم دوران ماموت ها ببینم چه خبره!)،دوست دارم معتاد بشم ببینم می تونم ترک کنم یا نه...
*دیگه خیلی داره بیشتر از هفت تا می شه!
*آدم افسردگی می گیره وقتی می بینه چه قدر محالن همه ی چیزهای دوست داشتنی!
دعوتین:هدیه، خنده های صورتی ، آذین لحظه ، ترنج، آقای هانیبال ، نگار یاحقی،
پی نوشت:
1.تصحیح مورد دوم:والتر توی جلد هشت کشته نمی شه.کتاب هشت یعنی جلد چهارم.(خیلی مهم بود حالا انگار!)
2.یاسمین چون امروز بهم آیس پک داد دعوته!اما چون وبلاگ نداره می تونه توی کامنت ها بنویسه.
3.خب مثلا جنگ نباشه،فقر نباشه،بیماری نباشه،بدبختی نباشه...آرزوهای محال همه مونه دیگه!
سلام مریم عزبز
چه خوب
آدم دوستی داشته باشه که دعوتش کنه
آرزوی محالیه نه؟
بقیه کتابهای آن شرلی به چه اسمی چاپ شدن؟ من که تا حالا نمی دونستم. خیلی برام جالب بود
چه چیز سختی ازم خواستی. سعی میکنم بنویسم
شیرینی خیلی از چیزها به این دلیله که تو رویای ما است
مثلا رویای اینکه از من هم دعوت می کردی...
وااااااااااااااای من زویی و هولدن و زه زه و لنی و جودی رو می خواااااااااااااااام.
زویی رو هم از همه بیشتر.
میشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام
سال نو مبارک (ببخشایید اکر کمی دیر تبریک گفتم)
ایم که من را قابل دانستی و دعوت کرده ای جای کلی تشکر دارد
به چشم،در بازی شرکت می کنم
ضمناً خیلی نامردی! که آرزوی سلینجر را خودت برداشتی!
سلام با حال بود آرزوهات. مورد ۶ که محال نیست !
راستی اگه شد منم باشم تو تحریریه لطفا!
در مورد ۲ هم لطفا نیکولا رو هم بیار و جودی ابوت. باشه؟!
سلام مریم خانوم پر از آرزو
به دعوت شما من هم سر داستان آرزو ها را باز کردم
بند دوم حال ِ عظمایی داد !
نوشتم همین الان !
مریم...
یادم رف بگم بهت ۳ تا شخصیت دیگه رم دوست دارم زنده کنم...
یکی نیکولا کوچولو...عشق من...
یکی مانولیتو...
و یکی هم جونور...(اگه جونور برادر زاده ام بود زنده اش نمیذاشتم...با اون پستونکش)
البته من شخصیتهایی رو گفتم که تو میشناسی....
هستن کسایی که شاید نشناسیشون...
مثلا فارست گامپ...یا دو تا شخصیت فیلم قبل از طلوع..(گفتم این فیلمو ببینی حتما...سعی کن ببینی!!!)
کلا شخصیتهای دوست داشتنی زیادی هستن تو کتابا و فیلما که آدم شدیدا میخواد باشن در عرصه ی وجود....
هی بتدریج یادم میاد....
سلام
تبریک با تاخیر ! ببخشید احتمالا اثرات متحول شدنه !
چه معنی داره که آدم اینقدر آ«زوی محال داشته باشه . وا !
:)
دومی چقدر چسبید. فقط فکرشو بکن چی میشد اگه محال نبود!
مورد ۶ هم خیلی دور نیست ها. دوست داشتم:) اما عمرا بگذارم تو جواب نامه ها رو بدیا!
مرسی از دعوتت دوستم. گویا ایس پکه ارزششو داشتD:
ولی خیلی سخته از این آرزوها گفتن. انگار نوشتنشون اون ها رو دورتر میکنه. همون تو خیال های بارونی باشند بهتره.
ولی محال ترینشون همین امروز که وقتی زیر بارون انگار تمام دنیا رو بهت دادند آرزو کنی کاش مطمئن بودی الآن همه ی دنیا مثل خودت شاد شادند.
منم پی نوشت:
۱. تصحیحت برا هیچ کس مهم نباشه برای من شدید مهمه که اضافه کنم به سوتی متودیست هات :-P خدایی جلو آنی و والتر رویت میشه؟!! من اگه از تو یک پیتزا نگرفتم!
۲. زویی...:( داداشی پری ...:(
می دونی چقدر دلم میخواد رشته ام ادبیات باشه که وقتی دارم تو راه تو بوفه تو کلاس کتاب می خونم انقدر کارم احمقانه به نظر نرسه ...
سلام به مریم عزیز
شما رو به خوندن یه مقاله از سید مرتضی آوینی در پست جدیدم دعوت می کنم
دعوتم کردی ، خیلی خیلی ممنون
وقتی حالم خوب شد و برگشتم به نوشتن، اینا رو هم می نویسم
البته بعضی هاشون خیلی شبیه مال تو هستند
Don't you acknowledge that it is the best time to get the <a href="http://bestfinance-blog.com">loan</a>, which will help you.
Different students should handle legal dissertation related to this post in a right way, just because they need it a dissertation in a future life.
The literature essays paper written by professional custom writing services can be detected by college students on line. Thus, this is workable to receive research papers very cheap.