رنگین کمان

شنبه مغموم است

ژاکتی خاکستری بر تن کرده

و مثل پیرزنی بی کس

از یاد برده قوطی قرص هایش را

کجا گم کرده

 

یکشنبه آرام است

بی هیچ تکاپو و جنبشی

نقاب ابدی لبخند را بر چهره اش کشیده

و پشت لبخندش

هیچ رازی نیست

 

دوشنبه نارنجی است

شاد و شلوغ و پر از سر و صدا

چون کودکان دبستانی

که بی خبر از دلتنگی ها

دغدغه شان

در خوراکی زنگ تفریح خلاصه می شود

 

سه شنبه باوقار است

اخم بر چهره دارد

و همیشه بر بخت بدش گریان است

که پشت سر دوشنبه ی شلوغ آمده

 

چهارشنبه دلگیر است

پیرمردی است که تنها

با خاطرات گذشته سبز می شود

و امیدوار است

 روزی از زندان امروز رها شود

 و به چهارشنبه های دیروز بازگردد

 

پنج شنبه مهربان است و گشاده رو

پیراهنی صورتی دارد

که  جیب هایش پر از شیرینی است

 

جمعه ی ساکت و صبور

جمعه ی مغموم و شلوغ

جمعه ی رنگین کمان

که هر هفت روز هفته را در دلش جا داده!

نظرات 15 + ارسال نظر
ققنوس چهارشنبه 9 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 02:25 ق.ظ

جمعه ی سبک بال من...
خالی از تمام روزهای هفته...
حتی خودش...

پرنیان چهارشنبه 9 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 07:28 ق.ظ http://www.vertical-ocean.blogfa.com

تو دوچرخه چاپ شده بود، نه؟!
به وبلاگم سر بزن، یه چیزی پایین مطلبم واست نوشتم!!!
فعلا!

پریدخت چهارشنبه 9 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 09:30 ق.ظ http://pary.blogsky.com

سلام

پنج شنبه را می دارم دوست
البته
رنگین کمان هم دلم می خواهد
...

غریبه پنج‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 12:42 ق.ظ http://myonlyseat.blogsky.com/

سلام
توصیف جالبی بود از روزهای هفته ... گاهی اوقات نگاه های متفاوت به زندگی میتونه روح آدم رو به مسیرهای تازه ای سوق بده . مثل همین نگاه متفاوت به روزها ٬ مثل نگاه متفاوت استاد امین پور به پاییز و ...
یک تذکر کوچولو هم با اجازه تون میخوام بدم : لطف کنید مرجع شعر رو در انتها اضافه کنید تا غریبه از سر در گمی در بیاد !
ممنونم
یا حق

هستی پنج‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 10:18 ق.ظ http://www.pedrum.com

این احساس منه گلم

سپیده پنج‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 01:44 ب.ظ http://sepideh1386.persianblog.com

خیلی قشنگ بود...
منو یاد شعرای قیصر انداخت:

چرا باز هم غم؟
چرا باز دلشوره های دمادم؟
پسینگاه جمعه؛
همان لحظه های حبوط
همان وقت میلاد آدم...

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 09:02 ب.ظ http://www.wall.blogsky.com

سلام
شعر زیبایی بود...
شاید جمعه...نمی دونم..شای روزه..
فرهادم یه آهنگه زیبا از جمعه داره..

تینا پنج‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 09:55 ب.ظ http://www.tina90.blogfa.com

سلام عزیز
خیلی قشنگه
فقط دوشنبه های من قرمزن و پنج شنبه هام نارنجی!

علیرضا (عشق سه تار) پنج‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 11:47 ب.ظ http://www.eshghesetra.blogfa.com

سلام
ممنون که لینک من را گذاشتی برای وبلاگت
ببخشید که این تشکر دیر شد
یا حق
خدانگهدار

آذین پنج‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 11:53 ب.ظ http://lahhzeh.blogfa.com

من هم اینجا اومده بودم مریم جان. به خاطر این تشابه نام شاید. یا شاید هم می شناختمت یه جورایی ندیده!
و به خاطر دانشکده ادبیات.. کلاسهای دکتر امین پور و نوشته های صمیمی ات دوست دارم اینجا رو.
ممنون که خبرم کردی٬ که میای طرفای ما...

پرنیان جمعه 11 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 11:13 ق.ظ

دارم فکر می کنم منظورت چیه!!!
توهین یا... طرفداری!!!!
می دونستیم دانشجوی رشته ادبیاتی ولی آخه ایهام تا چه حد!!! D:

فیروزه جمعه 11 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 03:04 ب.ظ

ولی به نظر من یکشنبه ها همیشه یه رازی پشت چهره اش داره!همیشه...

نسیم شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 02:30 ب.ظ http://oraynab.persianblog.com

سلام. خیلی زیبا بود...و در نظر هر کسی هر روزی به چیزی شبیه است...و روزهای من شبیه همه چیزند و بی شباهت با هر چیز...گاهی شنبه شبیه سه شنبه است و گاهی جمعه مثل یکشنبه...
موفق باشی...من همیشه منتظرم...

آیدا حق طلب شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 11:14 ب.ظ http://aida-ayene.blogfa.com

منم همیشه هر روز هفته رو یک رنگ میبینم. به هر کسی میگم مثلا به نظرت سه شنبه چه رنگی چپ چپ نگاهم می کنه. با خوندن شعر خوشحال شدم دیدم هنوز هستند کسایی که رنگ روز ها یادشون نرفته!

حسین شکر بیگی یکشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 10:54 ق.ظ http://sedaaa.blogfa.com

سلام! خوبیش اینه که تو روزهای هفته یه روز مهربان پیدا میشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد