اولین درس

 بعد از کلاس کیفم را از روی میز برمی دارم و گچهایش را می تکانم.

مانتویم هم پر از گچ است.زیر لب غر می زنم:چقدر گچی شدم،وای...

یکی از بچه ها از میز اول می گوید:خانم،این اولین خاصیت معلمی است.گچی شدن...

نظرات 11 + ارسال نظر
زیتون چهارشنبه 10 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 08:58 ب.ظ http://zeytoonparvardeh.blogsky.com

سلام خانوم معلم
منم هنوز شاگردم (نیشخند) . میشه بدونم معلم چی هستین ؟

اوهام چهارشنبه 10 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 10:39 ب.ظ http://oham_13.persianblog.com/

باز خوبه خودت گچی نبودی یعنی از گچ نبودی من یک معلمی داشتم گچی بود طفلکی یک روز افتاد شکست همه بچه ها گریه کردیم اما تیکه هاش به هم وصل نشد می دونی دلم برای همه معلمام ترک شده کاش دنیا وقتی گچی می شد می شد دوباره تکوندش کاش...به من سر بزن به روزم.

آخرین ترانه ی باران پنج‌شنبه 11 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 01:02 ق.ظ http://tabar.blogsky.com

خانم آموزگار مهربان بادرودی گرم

تبریک خوش وقتندشاگردانی که در مکتب شمادرس بخوانند
دوست خوبم
درکمپینگ جهانی تلاش برای توقف سنگساروقطع عضودرایران سهیم شوید
باتشکر
برایت بهترین آرزوهارادارم نازنین

معصومه جمعه 12 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 01:08 ق.ظ http://sometimes.blogsky.com

یادش به خیر !
یا گچ و تخته گچی !
دوم و سوم دبیرستان معلم ریاضیم !
خانم افشار ! وقتی درس می دادن تا آرنجشون گچی می شد ، بعد می آمدند سمت یکی از بچه ها و با دست گچی می زدند پشتش و می گفتند : شما خوب درس رو متوجه شدید ؟!
و دست گچی تقریبا دیگه تمیز شده بود !

منا جمعه 12 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 10:53 ق.ظ http://www.matarsakpooshali.blogfa.com

سلام
بازم خاطرات مدرسه
دلمو میسوزونی مریم وقتی یاد خاطرات مدرسه میندازیم
الان یاد سفر مشهدم
میدونم که خوب یادته
خوشحال میشم سری به وبلاگم بزنی
دوسست دارم
مترسک پوشالی

سرگذشت شنبه 13 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 05:24 ق.ظ http://http://www.afg250.persianblog.com/

گچ.تخته سیاه .بچه ها .دل خوشی سیری چند .اندوه خود و دیگران .سخت ترین شغل دنیا .نه شغل نه کار .نه حرفه .اصلا هیچکدام .معلمی هیچکدام ازینا نیست.
چیزهایی هست که نمیشه گفت .هرگز نمیشه گفت.نه اینکه ارزش گفتن نداشته باشند . نه اینکه مخاطبی ندارند .هرچند ممکنه نداشته باشند .از جنس نگفتنند نوعشان نگفتنیه .حرفهایی هست برای نگفتن و «ارزش عمیق هر انسانی به حرفهاییست که برای نگفتن دارد»
سکوت ...
...
...

عسل شنبه 13 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 10:35 ب.ظ

معلم چی شدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

گندمین یکشنبه 14 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 10:26 ق.ظ http://gandomin.com

معلم شدی؟

کیهو پنج‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 12:18 ب.ظ http://www.keyhoo.blogfa.com

سلام مریم جان معلم شدنت مبارک سری هم به من بزن

... قرار پاییزی پنج‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 05:26 ب.ظ http://1st-gharar.blogsky.com

فردا !!!
دیدار دوباره ی یاران قدیمی (:

منتظر حضورتون در جمع صمیمی بچه های بلاگ اسکای هستیم ...

ساعت ۴:۳۰ پارک ملت ؛ کافی شاپ کنار دریاچه

منا جمعه 19 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 09:33 ق.ظ

مریم نمی خوای آپ کنی؟
هر دفعه میام همیناست که؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد