*کاش زودتر تمام شوند این کابوس های هر شبه...
*یک پنجره کافی بود.و بعد فقط نور بود و باران.
باورت می شود؟
این روزها پنجره ها را می بندم.در یک دلتنگی قدیمی غوطه ور می شوم و همه چیز آنقدر دور است که برای تو هم نمی توانم بنویسم.
بهانه های کوچک خوشبختی ام را به یاد داری؟
می دانی،نگو که دخترک توی آینه همیشه باید بخندد،نباید غمگین باشد،نباید شادی اش غبار آلود شود...
قانونت را به یاد دارم.اما گاهی اوقات دلتنگی هایم قانون های دور و دراز من و تو را نمی شناسند.
نترس!
فراموش نکرده ام.از یادم نمی رود که «
همیشه روزنه ای است.»
می مانم و می جنگم.فرار هم نمی کنم.
کاری می کنم تمام روزنه های دنیا رو به نور و باران باز شوند،فقط کمی صبر کن،کمی!!
«
پشت هر زمستان بهاری است خاموش و منتظر»
قانونهایت چقدر آرامش بخشند!!
سلام
:)
این مقتضای جوونیه
با مقایسه ی این پست و پست قبلیت می شه به خوبی ماهیت بهاری آسمون دل یه جوون ایرونی رو حس کرد
یه لحظه آفتابی و لحظه ای دیگه ابری
ولی ابرای این آسمون پاک همیشه گذرا هستن
امیدوارم که به آفتابی که تو دلت نور افشانی می کنه طوری مجال بروز و ظهور بدی تا ابرای دلتنگی کمتر بتونن جلوشو بگیرن
:)
کابوسم جزئی از زندگی بشره
...
سربلند بمونی و ایرونی
چه قانونگذار لطیف و مهربونی.
منم که به اسم روزنه حساس!
بابت مدالت هم بهت تبریک میگم.عوارض دیر اومدنه دیگه!
پس چرا برای ما ناز میکنی...نوشته هاتو بیشتر بنویس بذار ما هم پز بدیم نوشته های مریم طلارو میخونیم:)
موفق و موید باشی خانم.
چقدر قشنگ بود .... واقعا لذت بردم ... مخصوصا از اون قسمت که گفته بودی همیشه روزنه ای هست که رو به نور و باران باز میشه ... سعی میکنم همیشه یادم بمونه ...
اصلا لذت نبردم..جفنگیات بود..
خیلی خوب تموم شده ادم از یه عالمه در گیری یهو اروم می شه ....
مریم عاشق من!
لحظه ها رو نباید از دست داد. می دونی که...
سلام مریم خانوم!
میدونم خیلی خنده داره، اما خواستم بعد از نزدیک به ۲ ماه به خاطر تبریک روز خبرنگارتان تشکر کنم و چون خودم خبرنگاری را از روزهای نوجوانی ام شروع کردم، حاضرم هر کمکی که برای تحقق آرزوی شما میتوانم، انجام دهم...
مریم جان با درودی گرم.............................***
قانون...........!
فانون ها همیشه زایده ی تخیلات آدمها هستند
تخیلات انسانها هم در تاثیر شرایط زیست محیطی
مردان.........در طول تاریخ برای زنان قانون نوشته اند
وآنها را مجبور.............بلی مجبور با رعایت آن نموده اند
نخند...اینگون راه برو ...این گونه حرف بزن...اینگونه یادبگیر
اینگونه یشین....بخواب..........گریه کن! بمیر!
چون.........من!! می گویم..........چون!.....من می خواهم
اطاعت..........اطاعت!
................................................
به امید ریشه کن شدن زن ستیزی
تندرست و شادکام باشی نازنین
باور بزرگی ست .. تبریک ...
سلام . راست میگی ٬ پشت هر ناامیدی امیدی است اما اینکه آدم : توی اون شرایط سخت بتونه این نکته رو اجراء کنه و کمتر اجازه بده تااسترس و ناامیدی بر اون غلبه کنه ٬ حرف دیگری است .
گاهی مواقع این روزنه ها این قدر کوچک هستند که بیشتر شبیه دلخوش کنک هستند تا روزنه و گاهی آنقدر عظیم که چیزی از مشکل باقی نخواهد ماند .
تا چند روز دیگه ٬ دوباره آپ خواهم کرد . می بینمت .
باز هم سلام . اومدم بگم که الوعده وفا .
آپدیت کردم .پیش من بیا .
خیلی خوب با دلتنگیها کنار می آیی
پس این بهار کی از راه می رسه؟
هرکی هست ... قانون های خوبی داره .. کاش قانون ها ش مثل من برای دیگران نباشه
ایشالا که درست میشه اوضاع مریم.
تا بعد
تو چرا نیستی خانم؟
یادته از دخترک توی اینه برام می گفتی آینت شکست ولی دختر کوچولوی توی آینه بهانه های کوچک خوشبختیت رو از یاد نبرد.دخترک توی آینه گهگاهی هم باید گریه کنه ولی نباید
عقب بشینه پس مثل همیشه و هنوز بجنگ!!!
در ضمن یادت نره که : رنگ رخساره خبر می دهد از سر درون!!
درسته از واقعیت نمیشه فرار کرد . در نا امیدی بسی امید است . حالا بگردیم دنبال روزنه تا امیدو پیدا کنیم
خیلی حرف دارم ولی فارسی تایپ۱ش سخته