*همیشه تولد دوستهام برام مهم بوده.یک دفتر هم دارم که تاریخ تولد همه ی دوستهام رو توش یادداشت کردم تا تولد هیچ کس از قلم نیفته.با این وجود نمی دونم چرا این قدر سوتی می دم:
- فکر می کردم 12 فروردین تولد یکی از دوستهامه.من یه خرده کار داشتم و وقت نکردم 12 بهش تلفن کنم.بعد از سه،چهار روز زنگ زدم خونه شون.خودش گوشی رو برداشت.من هم بدون سلام و احول پرسی شروع کردم:تولد،تولد،تولدت مبارک....احساس کردم یه خرده تعجب کرده،فکر کردم ناراحت شده دیر تلفن کردم.شروع کردم به عذرخواهی که 12 نتونستم تلفن کنم و ببخشید و...یکذره مکث کرد و گفت:مرسی،اما تولد من که 28 فروردینه.
کلی ضایع شدم.به یکی دیگه از بچه ها هم گفته بودم،اونم زنگ زده بود تبریک بگه...
چند بار دیگه هم اتفاق افتاده که تاریخ تولد چند نفر رو قاطی کردم.
نتیجه گیری:دست ارکات درد نکنه که از ضایع شدنهای من جلوگیری می کنه.تا چند روز پیش فکر می کردم تولد یکی از دوستهام بهمنه،به لطف ارکات متوجه شدم دی یه!
*صفحه ی اول بلاگ اسکای چقدر خوشگل شده.مخصوصا عکس اون دو تا پرنده...
*نمی تونم از ادیتور بلاگ اسکای استفاده کنم.به خاطر این پیام:
برای استفاده از ادیتور WYSIWYG لطفا IE نسخه 5.5 یا بالاتر را بر روی ویندوز خود نصب کنید
برای همین مجبورم این جوری لینک بدم:
از دفترچه خاطرات یک نسل سومی
http://www.bbgoal.com/archives/033718.html
فکر می کنید چند درصد از نسل ما این جورین؟چند درصدشون از اینترنت برای دانلود کردن عکسهای نیکول کیدمن استفاده می کنن؟واقعا بزرگترین دغدغه های نسل ما توی سی دی و هالیوود و چت خلاصه می شه؟اسطوره هامون شدن امثال دیوید بکهام؟چقدر به شکاف عمیق بین نسل ها اعتقاد دارین؟
با سلام
وبلاگ جالبی دارید.. از ما هم دیدن کنید
WWW.IRANSAT.TK
Iransat.blogsky.com
حتما فقط تاریخ تولد ها رو می نویسی تو دفترت جلوش اسم هاشون رو نمی نویسی کی امروز تولدش هست ...نه ؟....بعدش هم اون حرفات رو قبول ندارم خیلی ها هستن که اسطوره شون دیوید بکام نبوده و واسه دانلود عکس نیکل کیدمن نمی یان تو ایننرنت ...یعنی من کسی رو دور ور خودم ندیده که اینجوری فکر کنه ...شاید باشن ولی خوشبختانه من باهاش اشنا نشدم......بعدش ادم بیکارم نیکل کیدمن رو عکسش رو بیاره بهتر نبود ....بعدش هم بکام شد بازی کن حداقل رونالدینهویی کسی ....زت چوغ
حالا شما خودتو ناراحت نکن خواهر من..
من به جوونا میگم دیگه اسطورشون بکهام نباشه!!!
اینجا خانه من است
http://yazelarem.blogfa.com
سلام
من خودم شاید نسل دومی باشم
و با توجه به شرایط کاری با نسل سوم از نزدیک آشنا
نسل سوم ما را طیف وسیعی تشکیل میدهد که شاید اطلاق یک کلمه نسل سوم بر آنها تعریف جامعی نباشد.
این نسل - نسل ول شده از نسل دوم است که شاید فکر میکردند مسئولیت مراقبت از نسل بعد خود را به جامعه ای که احساس میکردند دارای ساختار درست میباشد سپرده اند به همین دلیل ما میتوانیم همه جور افکار را در آن ببینیم که شاید نمونه بارز آن وبلاگ ها و حتی همین دادن نطرات باشد. بارز ترین مشخصه نسل سوم جایگزین شدن بی تفاوتی به جای تفکر است و ........
از زیاده گویی خود پوزش میخواهم
سلام ....
خیلی خوبه که یکی به آدم زنگ بزنه و تولدش رو تبریگ بگه.
----------
در مورد دغدغه های نسل ما فکر نمی کنم که یک بازیکن فوتبال یا هنرپیشه سینما اسطوره من یا همه اطرافیانی باشه که میشناسم اگه هم اسم نیکل کیدمن رو میاریم بیشتر برای مزاحه نه تقلید شخصیتی!
اگه منظورت از سی دی سی دی های فیلم سوپره باید بگم که نه این هم از دغدغه های نسل ما نیست چون اینقدر فراوون شده که مشکلش حل شده!
از دغدغه های نسل ما سردرگمی در هدف و آینده ای است که می خواد بهش برسه!
وای دلم برات هوارتا تنگ شده بود خوب شد اومدی
من عاشق تو و دفتر خاطاتتم مریم جونم
سلام
من بدون دعوت اومدم به بلاگت اسمتو تو بلاگ پرستو دیدیم همین بانوی یاسها که الان بخونش تشنه ام آخه منو نبردن کوه
متن خوبی هم نوشتی بای
یاحق
رها کنید این دوگانگی هارو...من هیچ چیز نمی دونم فقط اینو می بینم که تو عوض شدی...همین
سلام مریم خانم ٬ دیر به دیر به ما سر میزنی !!
اما من بر عکس شما اصلا تاریخ تولد دوست هامو نمیدونم و مطمئنم که این دوطرفه است .
آره بزرگ ترین دغدغه جوان های ما امثال چیزهائی است که گفتی و خیلی چیزهای دیگه که آدم روش نمیشه بگه .
مطمئنا بین هر نسلی فاصله وجود داره که ناشی از ورود تفکرات جدید و افزایش اطلاعات است اما هر وقت این فاصله زیاد و زیاد تر بشه : تبدیل به شکاف میشه .
آپدیت شد .
وبلاگ خیلییییییییییییییییییییی نازی داریییییییییییییی
وبلاگت عالیه هر روز بیا بنویس رفع خستگی شیم هر چند میدونم تو شاید خوشت نیاد من وبلاگتو بخونم ولی عیب نداره همیشه همه یز اونجور که آدم میخواد پیش نمیره
واقعا سر در نمیارم چرا با نیکول لجی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
این کامنت بالائی خراب شد سیستم شما هم دیگه اجازه نداد من کامنت بذارم...ولی میخواستم بگم منم روزای اول که عضو اورکات شدم تردید داشتم توی اینکه بذارم آدرس رو یا نه...ولی دیدم چیزی واسه ی قایم کردن ندارم...ولی شاید اگه ۱ سال پیش بود اینکارو نمیکردم
بالاخره آدرس وبلاگتو از تو اورکات ور می داری یا نه!؟