لحظه ها

می شه از یاد برد و ندید،می شه چشمها رو بست و فراموش کرد،درست مثل همه ی از یاد بردنها و فراموش کردنها.درست مثل همه ی لحظه هایی که خودمونو توی دغدغه های روزمره گم می کنیم.بعد هر چی می گردی می بینی نیستی،لای دقیقه هایی که تند و تند از لای انگشتانت لغزیدند و گم شدند،بین تندباد ثانیه ها خودتو گم کردی.یه جایی بین این ساعتهاخودتو جا گذاشتی...می شه زد به بی خیالی،می شه فراموش کرد باید دستهاتو بسپری به بارون.می شه خودتو تسلیم باد کنی و تکرار شی.تکرار و تکرار و تکرار...می دونی،گاهی وقتها فراموشی بهترین مرهمه برای بعضی دردها،گاهی وقتها یه لحظه ای از راه میاد که دوست داری مثل آشغال مچاله ش کنی و زیر پات لهش کنی،دوست داری از یاد ببری...اما بعضی وقتها برعکسه،یه لحظه ای هست که دلت می خواد تا آخر دنیا به یادت بمونه،یه لحظه ی بارونی پر از رنگهای دلنشین.دوست داری این لحظه رو قاب کنی و بکوبی به دیوار.بگذار فراموش نکنیم،بگذار همیشه ببینیم.با چشمهای باز باز.بگذار یادمون نره،ایجوری طعم لحظه های شیرین همیشه می مونه زیر دندون.اگه لحظه های تلخ نباشن تو چه جوری میخوای بفهمی لحظه های شیرین چه مزه ای می دن؟پس...میشه از یاد نبرد و دید،اون هم با چشمهای باز باز!

نظرات 25 + ارسال نظر
آینده یکشنبه 9 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 07:40 ب.ظ http://ayandeh.co.sr

سلام دوست من آری فاصله بین دیدن و ندیدن بسیار کم است

ایمان یکشنبه 9 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 08:18 ب.ظ http://www.gharibist.blogspot.com

کاش راحت بود قیچی کردن لحظه ها از زندگی , کاش روزمرگی رو میشد از زندگی حذف کرد,کاش لحظه هامون همونجوری بود که میخواستیم,

آرش-نوشته های ممنوع یکشنبه 9 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 08:38 ب.ظ http://nimatext.blogsky.com

زندگی لحظه ی شیرینی ندارد.این لحظه های تلخند که لحظه ای را شیرین جلوه می دهد.

لات جوانمرد یکشنبه 9 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 09:13 ب.ظ http://laat.persianblog.com

خدایی بد جوری پایتم .......ولی بعضی چیز ها هم هست ادم ازش خوشش نمی یاد ولی نمی شه هم از یاد ببریش ..زت زیاد

مهستا دوشنبه 10 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 08:35 ق.ظ http://mahasta.blogsky.com

خوبا زود از یاد می رن

یک پنجره دوشنبه 10 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 11:28 ق.ظ http://yekpanjere2.persianblog.com

باید دستها تو بسپری به بارون...باد...بارون. یادمان نرفته این چیزها را توی این شهر دود؟

پسر مثبت دوشنبه 10 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 04:04 ب.ظ

مثل همیشه زیبا بود و عین حقیقت.....

طلا سه‌شنبه 11 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 12:23 ب.ظ http://taliyeh.tk

میشه گم شد....میشه فراموش شد...میشه همه چیو داغون کرد...میشه یادت نیاد آدمیی وکه تا ۳ ساله پیش با هم روی یه میزو نیمکت میشستین.میشه فراموش کرد...آره.وتو فراموش کردی...تمام شیرینیهاوتلخی هارو!!!!

من فراموش کردم؟ خودت بهتر از همه می دونی.هر کی یادش بره من یکی یادم می مونه.تمام تلخی ها و شیرینی هاشو.دلم نمی خواد این بحث قدیمی رو بکوشونم به وبلاگم...

باران سه‌شنبه 11 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 01:24 ب.ظ http://shamlo.blogsky.com

فراموش کردن و ندیدن و بی تفاوت بودن ...هنریه ... که خیلی ها ندارن ...مثل تو و شاید من

آرش سه‌شنبه 11 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 06:05 ب.ظ http://www.arash-xyz.blogsky.com

خیلی چیزا میشه .. بستگی داره که بتونی یا نه ...

نوشین سه‌شنبه 11 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 10:11 ب.ظ http://www.lost-note.persianblog.com

بنام هور مزد
یه جمله ی معروف هست که میگه:
شادی چیزی نیست که از ان لذت ببری،تا تشنگی نباشد لذت اب خوردن دست یافتنی نیست.
دوست خوبم درست مثل حرف خودت تا لحظه ای کدر نباشه لحظه ی شفاف خود ش رو نشون نمیده.باید با چشمای باز همشونو دید
دوست دارم خانمی
بدرود

چشم تو چشم چهارشنبه 12 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 02:55 ق.ظ http://eye2eye.blogsky.com

میشه لحظه های کاغذی رو باز کرد و از اول هر چی که می خوای بسازی

پرستو چهارشنبه 12 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 09:21 ق.ظ http://parastou.blogsky.com

میشه فراموش کرد..بایدم فراموش کرد..لازم نیست همه لحظه ها رو حفظ کرد...ولی کار هر کسی نیست!

بابالنگ دراز چهارشنبه 12 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 02:06 ب.ظ http://babalengderaze.persianblog.com

جدا ؟

مینو چهارشنبه 12 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 06:27 ب.ظ

سلام
شما ثابت کردی که انسانه موفقی هستی
برات مثله اب خوردنه کارهای بزرگ لحظه رو همونتوری بساز که درسته

[ بدون نام ] چهارشنبه 12 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 11:33 ب.ظ http://irantv.blogsky.com

میشه ولی...

فیروزه پنج‌شنبه 13 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 10:59 ق.ظ

آخی...چقدر خوشگل بود این متنت...ورووجک تو هم یه پا واسه خودت شاعریا!!!!

هاله جمعه 14 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 01:34 ق.ظ http://chekhabara.blogsky.com

نوشتت مثل همیشه پر از احساس بود راستی من بهت لینک دادم

ماه مهر شنبه 15 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 04:49 ب.ظ

سلام خواهر جونم
دلم برات تنگ شده
...
خیلی زیبا نوشتی
مثل همیشه

[ بدون نام ] شنبه 15 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 09:16 ب.ظ

نه مریم جون یادم نرفته ٬ نبودم حالا که دوباره اومدم می نویسم
راستی عیدت مبارک

نازنین یکشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 01:48 ق.ظ http://graphict.persianblog.com

سلام ... راست میگی .... اه اه اه آخه چرا من باهات موافقم؟ اینجوری هیچی ندارم تو نظزاتت بگم که :( ...؛) موفق باشی عزیییییزم

ویدا یکشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 04:39 ب.ظ http://vida64.persianblog.com

سلام...راستی اوندفه یادم رفت بگم چه عکس خوشگلی اون بالا گذاشتی...الان گفتم...در ضمن نوشته هاتم قشنگه

( زندگی تابلویی از خنده ها و گریه هاست )
منتظرتم بیای مطالب طویل منو بخونیا .....
(در ضمن من اسپیکرم خاموشه صدای آهنگتو نمی شنوم که در بارش نظر بدن)

حتما پیش من بیا خوشحالم می کنی دوست من....

فرمانروای سرزمین خورشید یکشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 09:19 ب.ظ http://landofsun.blogsky.com

سلام مریم خانم.
من دقیقآ میدونم چی میگی.
باید بدی باشه که قدر خوبیرو دونست .باید لحظات تلخ باشه که قدر لحظات شیرین رو دونست.
شاد باشی

رضا دوشنبه 17 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 06:46 ب.ظ http://zangooleh.blogsky.com

مریم جان باز مثل همیشه از دیدن صفحه به روزشده ات شاد شدم و با خواندن مطلبت که مثل همیشه شیوا، اندیشمندانه و ارتباط دهنده است شادی ام افزون شد ‌یه سری به من بزن
لطف کن من را لینک کن

مهدی اچ ای چهارشنبه 26 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 02:51 ب.ظ http://www.mehdi-he.com

میشه.. قبول! اما همه ش با هم نمیشه.. یا این رو یا اون رو؛ کوچولو‌‌ ! ~

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد