دنیای من دو دسته میشه:دنیای واقعی و دنیای مجازی.
بنابراین آدمای دنیای من دو دسته میشن:آدمای واقعی و آدمای مجازی.
از بین این آدما دو جور دوست دارم:دوستای واقعی و دوستای مجازی.
حالا یه مشکل برام پیش اومده:دوستای واقعی ام و دوستای مجازی ام دارن قاطی پاتی میشن.
گاهی وقتها احساس می کنم اون صورتکهای خندان یاهو واقعی تر از از خنده های اجباری دوستای دنیای واقعیه.
گاهی وقتها فکر میکنم چه جوری میشه کسی رو ندیده و نشناخته دوست داشت؟
بعد یاد دوستای مجازی ام می افتم که چقدر دوستشون دارم.
گاهی وقتها فکر میکنم آدمای دوروبرم انگار صورتک کشیدن رو صورتشون.
بعد یاد احساسات صادقانه ی آدمای مجازی می افتم توی وبلاگاشون.
گاهی وقتها یاد دوستای واقعی ام می افتم که وقتی باهاشون صحبت میکنم مستقیم نگاه میکنن توی چشمام.
اون وقت یادم می افته تا حالا چشمای دوستای مجازی ام رو ندیدم.
گاهی وقتها به دوستای دنیای واقعی ام فکر میکنم،وقتایی که می خندن،اشک می ریزن،دلتنگ میشن،خوشحال میشن....
بعد فکر میکنم تا حالا احساسات واقعی دوستای مجازی ام رو دیدم؟
بعد گیج میشم....
حالا چی کار کنم؟
نباید بگذارم دوستام اینقدر قاطی پاتی بشن!
با قاتی شدن هم چیز بدی نمیشه
مریم جون مرسی که این قدر به من لطف داری! هر وقت پیام های پر محبتت رو می خونم کلی از خودم خوشم میاد!!!!(دارم پر رو می شم ها!!!!!) راستی در مورد مسابقه ی پرواز از کجا خبر داری من که چیزی نشنیدم! شو خی کردی؟؟؟
ببین چیزی سلام ... تو میتونی ... راستی من هر دوشم نه؟ موفق باشییییییی :*
سلام ... مجازی و واقعیه من که خداروشکر خیلی به هم نزدیکه ... البته یه مدت مجازی بودن خیلی نزدیک ترمون کرد و واقعی تر شدیم!
ولی خوب آره مراقب باش ...خوش باشی
سلام مریم عزیزم..
خواهر نازم..
نمیدونی چقدر دلم برات تنگ شده..
برای خودت و نوشتههای قشنگت..
یه مدتی هست که کمتر میام...
ولی همیشه به یادت هستم...
چشمان ندیدهات را میبوسم..
مجازی و واقعی؟؟؟؟
واژه های قشنگیه
به نظر من آدم میتونه هردو را یکی بدونه
من که این کارا کردم تا حالا هم ضرر نکردم چون تو هردو صادق
و روراست بودم
یا حق
واه...واه...چه حرفا!!!!!!!!!منو که باید بیشتر از همه آدمهای مجازی و واقعی دوست داشته باشی!!وگرنه هک کردن بی هک کردن...
ببین یه عیب دوستای مجازی اینه که خیلی لوسن(خودمو میگما...به بقیه بر نخوره...
انگار دوستهای مجازی بیشتر خودشون هستن .
سلام چه قالب قشنگی دارین لحضه های کاغذی
نظرات جالب:
بادامچيان بسيار كم اتفاق مي افتد كه اين جايزه به خادمين وطن داده شود!!!!!!
مي دونم كجات سوخته بسوز كه از سوختنت لذت مي بريم وطن فروش خادم!!
شيخ عطار(شب نامه همشهري از بس كه سياه مي نويسد ديگر روزنامه نيست):افراد صالح تري براي دريافت اين جايزه در داخل وخارج كشور وجود دارند.!!!!!
آره مي دونم در داخل آغا ودر خارج برادر اسامه وبرادر صدام رو مي گي مگه نه؟؟؟؟؟
سخت نگیر مریم جون!همه این لحظه ها و دوستی ها تموم میشن!نکتش همینه!مجازی و واقعیش فرقی نمیکنه!
بعضی وقتا ادم احتیاج به همین مجازی ها داره!!شایدم مجازی ها واقعی شدن..ولی خیلی راست میگی در کل!!
راستی اگه تهرانی بیا قراره بچه های بلاگ اسکای!
راست می گه این پرستو.
بعضی وقتا ادم احتیاج به همین مجازی ها داره...
دوستای مجازی! خوب می دونم انقدرهام که سعی می کنی
باورش نداری.مریم جون!تو که دوستای واقعی و قشنگت توی
دنیا تک اند.تو چرا حرف دوستای مجازی رو می زنی؟!؟!؟!؟!؟