هی میام.هی میرم.دل دل میکنم.بنویسم یا نه؟وسط دو راهی گیر کردم.اگه بنویسم دیگه هیچ رویایی برای خودم ندارم.همه ی رویاهام پرپر میزنن تو آسمون این و اون.اگه هم ننویسم صدام گیر میکنه تو گلوم.دیگه صدام در نمیاد.کدوم بهتره؟اینکه رویاهای قبل از خوابمو با بقیه تقسیم کنم یا اینکه صدام در نیاد؟نوشته ها از جلوی چشمام رژه میرن.میخوام پاکشون کنم.میخوام رویاهامو برای خودم نگه دارم.شاید رویاهام برام بشن بال.شاید بلندم کنن ببرنم یه جای دیگه.جایی که هر چی دلم میخواد فریاد بزنم اما کسی بهم نگه ساکت....
یه کتاب خیلی ناز از قدسی قاضی نور خوندم به اسم:هر چه نزدیکتر به تو آسمان آبی تر.از فردا یواش یواش مینویسمش اینجا.توش یه عالم شعر کوتاه و خوشگله.