سلام

این دوشبه خیلی فکر کردم.شبها تا ساعت دو بیدار بودم.مخصوصا با مشکلی که برای یکی از دوستام پیش اومده بود خیلی در هم ریخته بودم.میدونم اینجا رو میخونه.دلم میخواد بهش بگم همه خیلی دوستش داریم.همه خیلی به فکرشیم.دلم میخواد باور کنه ما دوستاشیم.دوستایی که خیلی دوستش دارن.باید بدونه پشتشو خالی نکردیم.همین که یه نفر باشه تا توی دنیا احتیاج به کمک داشته باشه من مینویسم تا کمکش کنم.اینکه توی این یه ماه که وبلاگ مینویسم یه دوست عزیز مثل لیلا پیدا کرده باشم برام یه هدفه تا وبلاگ بنویسم.همین که لحظه هام رو با شما قسمت کنم و به همه تون یه بغل آرزوهای رنگی هدیه بدم برام کافیه.(آرزوهام درهمه هی سوا نکن!)من یه عالم آرزو دارم.هر رنگی دلتون میخواد بردارین.از آبی و سبز و صورتی گرفته تا سیاه.......نه نه من آرزوی سیاه ندارم.خدای نکرده شما که آرزوی سیاه نمیخواین؟راستی هر وقت میخوام یه تصمیم بگیرم یه تکه از کتاب آنی رویای سبز رو بارها میخونم.یه عالم هدف به آدم می بخشه.اینجا می نویسمش که شما هم بخونین.این یه تیکه از نامه یه برادره به خواهرش که بعد از کشته شدن برادر توی جنگ جهانی دوم به خواهر
می رسه:
برای کودکانت از آرمانی صحبت کن که ما به خاطر آن جنگیدیم و به آنها بیاموز که این آرمان نه تنها با ایثار جان پایدار باقی میماند بلکه با زندگی و زندگی کردن نیز ثبات و دوام میابد.وگرنه قیمتی که بابت آن پرداخته کرده ایم بیهوده بوده و ایثارهای ما هیچ فایده ای در بر نداشته است......
نظرات 8 + ارسال نظر
دانيال سه‌شنبه 3 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 08:51 ب.ظ http://57.blogsky.com

سلام
درود بر دوستی و عشق
زنده باد دوستان
زنده باد اين هم احساس

شهلا سه‌شنبه 3 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 09:36 ب.ظ

مریم عزیزم مثل همیشه با احساس وزیبایی
من هم برای اون دوستت دعا می کنم
امیدوارم همیشه به یاد هدیه موفق باشی؟؟
قربانت شهلا ( مخلوتی از ش و ح )

حامد--- چک نویس سه‌شنبه 3 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 10:56 ب.ظ http://WRITE-OFF.BLOGSKY.COM

جانسون:( هیچ دوستی بدون اعتماد و هیج اعتمادی بدون یک پارچگی وجود امکان پذیر نیست.

سید سروش چهارشنبه 4 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 03:25 ق.ظ http://soroosh.blogsky.com

هیچ چیز توی این دنیا قشنگ تر از دوستی (منظورم دوستی های واقعی) نیست

ماه مهر چهارشنبه 4 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 09:35 ق.ظ http://mahemehr.blogsky.com

سلام مریم جونم... خیلی ممنون. نمیدونم باید چی بگم. باور کن همینجوری دارم گریه میکنم...
ولی انگار داره یه اتفاقایی می‌افته .. و بخاطر دعای شماست..
کاش میتونستم الان. اینجا. یه عالمه باهات حرف بزنم... خیلی روزای سختی بود و خیلی کمکم کردی.. دیگه نمیدونم چی بگم.. صفحه مانیتور رو نمی‌بینم.. خیلی ممنونم...
من منتظرم...!!! مثل کسی که میره و هزاران بار برمیگرده و پشت سرشو نگاه میکنه که شاید بیاد و...!!!
انتظار سخته ولی برای استوار ماندن باید انتظار کشید!!!
دلم در انتظاره و وجودم می‌سوزه...!!!
خیلی دوست دارم

پسر مثبت چهارشنبه 4 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 01:10 ب.ظ

سلام
خوشحالم که هدف خودتا پیدا کردی
موفق باشی

سکرتر چهارشنبه 4 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 02:14 ب.ظ http://fine.persianblog.com

نامه خیلی زیبایی بود...

ماه مهر چهارشنبه 4 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 04:11 ب.ظ http://mahemehr.blogsky.com

سلام مریم جونم... امروز قرار بود برم مسافرت... ولی نرفتم.. چون منتظرم... باید باشم... نمیدونم این یکی دوروزه چه وضعیتی داشته باشم... کجا برم؟.. چیکار کنم؟؟.. نمیدونم... برام دعا کن خواهری... ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد