شبهای امتحانهایی که باهاشون میونه ای ندارم سخت میگذره.شب امتحان شیمی بیخیال شدم و نشستم شعر گفتم.میذارم اینجا شما هم بخونین و نظر بدین:
من فردا امتحان شیمی دارم
سرم پر شعره
آسمون بوی بارون میده
و ماه پشت پنجره اتاقم اومده مهمونی
من فردا امتحان شیمی دارم
لحظه ها تند میگذرن
اما هیچ کدوم بوی اکسیژن نمیدن
همشون عطر گلهای نرگس و اقاقی دارن
من فردا امتحان شیمی دارم
زمان از من جلو میزنه
من نشستم و به تیک تاک ساعت گوش میدم
اما نوای بارون دلنشین تر از تیک تاک ساعته
من فردا امتحان شیمی دارم
فرمول زنگ آهن رو بلد نیستم
اما میدونم وقتی سپیدار برگاشو توی باد تکون میده
شبیه یه شعر نابه که توی هیچ کتابی پیدا نمیشه
من فردا امتحان شیمی دارم
نمیدونم هیدروژن چند تا الکترون داره
اما امشب یه راز رو فهمیدم
حرف زدن به زبون ستاره ها
من فردا امتحان شیمی دارم
هیچی از ساختمان مواد نمیدونم
اما میدونم بارون بهاری
به لطافت گلبرگهای گله
من فردا امتحان شیمی دارم
لای کتابمو باز نکردم
و یه مشت هذیون سر هم کردم
چون.................
" من فردا امتحان شیمی دارم"
من درد مشترکم مرا فریاد کن.خیلی هامون امتحان داریم.تو شیمی من فولاد. شعرهات قشنگه موفق باشی.
سلام
زیبا بود . امیدوارم امتحانتو خوب داده باشی . به من هم سری بزن . منم شعر می گم . موفق باشی . دوستت دارم آسمونی...
سلام خواهر ... آقا یحتمل شیمی زیاد خوندی قاط زدی !! ... حالا بگو بینیم امتحان شیمی رو خوب دادی یا نه ؟! ... قرمزته اساسی
حالا از این حرفا بگذریم بگو فرمول آلکیل چیه؟؟؟؟؟
به امید گرفتن ۲۲ در شیمی
بابا تو خودت یه پا شاعری و ما نمیدونستیم...جدا قشنگ بود
شیمی رو هم مطمئنم که خوب میدی
سلام مریم جوووووووووووووووووونم... بازم خشگل نوشتی...
ماشالله ؛) :)) موفق باشی و سر بلند به منم یه وقت سر نزنیا ؟؟؟؟ منم بهت لینکیدم خدانگهدارت