ناگهان چقدر زود دیر میشود!

حرفهای ما هنوز ناتمام...
تا نگاه میکنی وقت رفتن است
 باز هم همان حکایت همیشگی
پیش از آنکه باخبر شوی
لحظه عزیمت تو ناگزیر میشود
آی
ای دریغ و حسرت همیشگی
ناگهان چقدر زود دیر میشود!
(قیصر امین پور)

موفق باشید و سربلند.

راجع به حوادث اخیر کوی دانشگاه چی فکر می کنین؟هر چند از همون اول دلم نمی خواست توی وبلاگم سیاسی بنویسم.بنده نه دانشجوام نه کاری به سیاست دارم.فقط ایران رو خیلی دوست دارم.دوست ندارم ایران دوست داشتنی با یه عالم مردم دوست داشتنی بازیچه دست سیاست بشه و از هم بپاشه.اگه دلتون میخواد اطلاعات بیشتری در مورد کوی دانشگاه به دست بیارین به http://www.bbcpersian.com مراجعه کنید.موفق و پاینده باشید.

امتحان شیمی!

شبهای امتحانهایی که باهاشون میونه ای ندارم سخت میگذره.شب امتحان شیمی بیخیال شدم و نشستم شعر گفتم.میذارم اینجا شما هم بخونین و نظر بدین:

من فردا امتحان شیمی دارم
سرم پر شعره
آسمون بوی بارون میده
و ماه پشت پنجره اتاقم اومده مهمونی
من فردا امتحان شیمی دارم
لحظه ها تند میگذرن
اما هیچ کدوم بوی اکسیژن نمیدن
همشون عطر گلهای نرگس و اقاقی دارن
من فردا امتحان شیمی دارم
زمان از من جلو میزنه
من نشستم و به تیک تاک ساعت گوش میدم
اما نوای بارون دلنشین تر از تیک تاک ساعته
من فردا امتحان شیمی دارم
فرمول زنگ آهن رو بلد نیستم
اما میدونم وقتی سپیدار برگاشو توی باد تکون میده
شبیه یه شعر نابه که توی هیچ کتابی پیدا نمیشه
من فردا امتحان شیمی دارم
نمیدونم هیدروژن چند تا الکترون داره
اما امشب یه راز رو فهمیدم
حرف زدن به زبون ستاره ها
من فردا امتحان شیمی دارم
هیچی از ساختمان مواد نمیدونم
اما میدونم بارون بهاری
به لطافت گلبرگهای گله
من فردا امتحان شیمی دارم
لای کتابمو باز نکردم
و یه مشت هذیون سر هم کردم
 چون.................
                  " من فردا امتحان شیمی دارم"

تشکر

از طراحی جدید خوشتون اومد؟لطف آقا سروشه.خیلی زحمت کشیدن.راستی شما مجله ۴۰چراغ رو میخونید؟هفته پیش سال اولش تموم شد.باید حتما یه چیزی در موردش بنویسم.

اگر از ظلمت شب میترسی
چلچراغ نگهم را به تو خواهم بخشید
روشنی های تنم را که نشان سحرند
به تو خواهم بخشید

این هم یکی دیگر از تراوشات ذهنی بنده:

"چشماتو باز کن رفیق"
دو متر جلوتر از دماغتو ببین
فقط عقیده تو مهم نیست
بقیه رو هم نگاه کن
"چشماتو باز کن رفیق"
دنیا همیشه این شکلی نمی مونه
دنیا مثل رنگین کمونه
هر لحظه یه رنگیه
"چشماتو باز کن رفیق"
سیاه همیشه سیاه نیست
زندگی عینهو درخت می مونه
گاهی سبز میشه گاهی نارنجی
و گاهی هم سیاه
"چشماتو باز کن رفیق"
زندگی مثل رنگین کمونه
اما تو هفت رنگ نباش
تو فقط یه رنگ باش:سبز سبز
"چشماتو باز کن رفیق"
نه فقط چشم روی صورتت رو
چشم دلتو هم باز کن
چشم دل هیچ وقت دروغ نمیگه
"چشماتو باز کن رفیق"

سبز باشید پیروز و جاودان.