میخواستم یکی از متنهای خودمو بنویسم.اما بیچاره مثل بچه های سر راهی شده!چند بار نوشتمش اما تا خواستم publish کنم پیغام خطا داده.الان هم خواستم دوباره تایپ کنم دیدم طولانیه.من هم سرعت تایپ فارسیم به اندازه سرعت نوره(بلا نسبت سرعت نور) پشیمون شدم.یه چیزی هم دیشب نوشته بودم خواستم بذارمش اینجا دیدم خیلی خصوصیه.از اون متنا بود که فردا پشیون میشم که چرا گذاشتم اینجا.فکر میکنم یک بار هم گفتم هیچ متنی رو پاک نمیکنم.خلاصه این جوری شد که امروز این شکلی شد!(توضیح مترجم:امروز از چرندیات نامبرده بسی چند در امانید!)دارم یک کتاب فوق العاده میخونم.در اولین فرصت راجع به اون مینویسم.
خاطرات پراکنده نویسنده:گلی ترقی اگه تونستید حتما بخونید.موفق شاد و پیروز باشید.