۱.آقایان محترم!وقتی یک خانمی کنار شما،توی تاکسی خودش را جمع می کند و می چسبد به دستگیره ی در منظورش این نیست که جا برای شما باز کند تا راحت تر بنشینید.منظورش دقیقا این است که یک کمی بروید آنورتر لطفا!
۲.من هیچ جوری درکت نمی کنم گاهی.اما خب،مرام است دیگر برادر من،این هم آدرس وبلاگت.پستهای آخرت هم بدجوری خل است راستی!
۳.بروید شماره نوروزی مجله سلامت را بخرید و ویژه نامه ی طنزش را بخوانید تا رستگار شوید.(در راستای این پست.)
آی گفتی!
تشکر
هم برای نظر لطف و هم برای این که اینجا جای خوبیست و باید خوانده شود...
هم بخاطر آگاهی از مخفف BRT :ی
سلام
بله، دارم احیاناً :)
http://www.facebook.com/profile.php?id=1042147363&ref=nf
در قسمت "رد پای من در شبکه" هم لینکش هست اگر ...
... فحش بود؟!
چقدر تبلیغ کرده ای ! : )
هم خونی رو بی خیال شیم،مرامیه ماجرا:دی
خنده دارست و من میخندم ..
. ..هه هه ..هه ..هه.. ها .. .ها. .. .
*(این قضیه خندیدن من شامل حال هر سه گزینه میشود)*
:)) یک و خوب اومدی!
آره. به قول نفیسه، ایشان جناب ابن عربی هستند! عدل توی وبلاگ منم نطقشون باز می شه. از قضا!
با شماره یک بد جوری موافقیم.
مورد ۱ مبتلابهِ من نبود، و 2 هم که کاملن شخصی. سه میماند که چون در دسترس من نیست باز ...
فقط مورد آخرش به درد من میخورد که شماره نزده بودی برایش. نوشته: « 6:50 PM | مریم | نظرات [7]»
چقدر دلم میخواد راجع به من مطلب بنویسی
۱- فریاد را هوار کنید سرشان... ۲و۳- به ما ربطی ندارد!!
اتفاقا میخواستم بیام باز گیر بدم بگم این وبلاگ داداش جانت رو ندادی بخونیما ..
آرزوی سال بهتری برای شما و مامان و داداش و بابا داریم . (+ دختر دایی و خونواده شون و کل فامیل)