اخراجی ها.سینما سپیده.ساعت 10.کنترلچی می گه هر جا دلتون خواست بنشینین.زیر گوش مامان می گم:یادته 5 فروردین دو سال پیش دو تایی رفتیم بوتیک؟
اخراجی ها.سینما سپیده.سالن تاریک،سینمای خلوت.
اخراجی ها.جنوب شهر و خاطرخواهی و لات بامعرفت.شوخی هایی که قهقهه های بلند دنبالش نیست.گاهی تکراری می شن،گاهی توی ذوق می زنن،گاهی تعجب زده ت می کنن و اگر می خندی هم به خاطر شیرین کاری بازیگرهاست نه هنر نویسنده.ارژنگ امیر فضلی واقعا خوب بازی می کنه در نقش یک معتاد و امین حیایی در نقش یک دزد.
یک مشت لات و سیگاری و قمار باز دارن می رن جبهه.با بازوهای خالکوبی شده.از اول مشخصه قراره متحول شن.یا حتی احتمال شهادت هم هست.شعارهایی که به شوخی های فیلم نمی چسبن.لاتی که با همون گالش پاش می ره روی میدون مین و تو می مونی مگه توی جبهه چهار تا لباس جنگی پیدا نمی شده که این گروه با همون کاپشن های چرمی و زنجیر های گردن اومدن جبهه؟
یا مگه سال شصت و هفت شال با هدبند بوده که مامان دکتره سرش کرده؟
وقتی تانک از روی آدم ها رد می شه و پاهاشون رو قطع می کنه.وقتی جنازه ها رو می بینی فکر می کنی کجای از کرخه تاراین برای نشون دادن جنگ از صحنه های دلخراش استفاده کرده بود؟ و برای نشون دادن درد و عظمت جنگ.اخراجی ها ظرافت نداشت.در نشون دادن صحنه های دلخراش،نشون دادن تحول آدمها،نشوندن شعارها و دورویی بعضی جانماز آب کش ها کنار شوخی ها و بی ریایی رزمنده ها.فاقد ظرافت در اعتراض کردن برای سیمرغی که اصلا حقش نبوده.(من جای ده نمکی بودم اگر سیمرغ می گرفتم اعتراض می کردم!)
اینقدر شهادت مجید سوزوکی سر هم بندی شده بود که گریه ی کسی در نیومد.
اخراجی ها.شکستن رکورد فروش.به خاطر لبخندهایی که به لب مردم می یاره توی این روزهای بی لبخند.
سلام مریم جان
سال نوت مبارک
امیدوارم سالی سرشار از موفقیت و شادکامی پیش رو داشته باشی .
سلام مریم عزیز
:)
سال نو مبارک
امیدوارم سالی سرشار از تندرستی و موفقیت در پیش رو داشته باشی
خب
من نرفتم به دیدن این فیلم
چون فکر می کنم به زودی تلویزیون پخشش می کنه
اونم نه یه بار دوبار ...
بگذریم
ایشالا سال خوبی در انتظارت باشه
سربلند بمونی و ایرونی
بازم سلام
چه قدر کامنتم شبیه نوشته ی پریدخت از آب دراومد !!!
به خدا رو نویسی نکردما !!
:)
...
نمی دونم! از سینمای ایران زیاد خوشم نمی یاد. اکثر فیلماش ماستن! آخرین فیلم سینمایی ایرانی که دیدم میم مثل مادر بود.(نه آفساید بود!)
والا خاطره ی خوشی هم از سینما ندارم! اولا اینکه دوستام دعوتم کردن بریم یه فیلمی که تو جشنواره فجر مقام آورده رو ببینیم انقدر تعریف می کردن که گفتم باشه! اما وقتی دیدم حالم از اینکه یک ساعت و نیمم رو حروم کردم بهم خورد!(حتی اسمشم یادم نیست فقط می دونم خیلی مزخرف بود!) یه دفعه دیگم هی گفتن برو شارلاتان محشره! و وقتی رفتم با قیافه کج و کوله اومدم بیرون!(وحشتناک مزخرف بود!)دوما بچه که بودم با مامانم رفتیم سینما فیلم خواهران غریب رو ببینیم (اون موقع تهران بودیم) فرداش یادمه مامانم گفت سینماش آتیش گرفت. و منم زخمی رو دلم خورد از سینما!می خوای تو یه چیز معرفی کن برم ببینم تعریفهای تو چقدر آبداره!
راستی در جواب اون اس ام اس....فعل داشتن و نسبت دادن با هم فرق دارن! شاید تو اون صفت رو نداشته باشی اما این نسبت رو از دید من داری!!
فعلا!
شب شعر عاشقان وبگرد
زمان: 12 فروردین ساعت 10 تا 12 شب
مکان : تو خرابه های قلب مرد تنها (www.jirjirack.blogfa.com)
ای همیشه عاشق ای شاعر
دیده بر راه شعر زیبایت
در شب شعر عاشقان هستیم
از همه شما خوش ذوقا و با احساسا دعوت میکنم یه شب مهمون خرابه های دل من باشین و با طبع لطیفتون قلب منو چراغونی کنین.
لطفا بقیه دوستای خوش ذوق رو هم دعوت کنین .
با تشکر "مرد تنها"
وب لاگ قشنگی موفق باشی اگه از وب لاگ منم بازدید کنی خوشحال میشم.
http://www.inzaminiha.persianblog.com/
سلام مریم جون
سال نوت مبارک!
ممنون از ابراز همدردیت
برات آرزوی موفقیت می کنم...
سلام
موافقم باتو .....افرین
webloget ghablan baz neishod. dir oomadam.in film ro nadidam. by felan
باهارت مبارک مریم جان
سلام
بهارت مبارک
ایشالا سالی داشته باشی پر از نارگیل
که جنس و عطر و طعم سالت نارگیلی بشه
آخرشم نفهمیدیم اخراجیا چی شدن!
فعلا
سلام. خطم یه طرفه شده. هیچ اس ام اسی ازت دریافت نکردم چون از دوشنبه ساعت ۵ گوشیمو دادم به دوستم و سیم کارتم تو هیچ گوشی ای نبود تا جمعه ساعت ۳ و validity اس ام اس حداکثرش ۴۸ ساعته.همین!
نمی دونم این ااخراجی ها چی داشت که آبجیم دو ساعت تو صف سینما منتظر موند اونم کی !!! روزی که ما کلی مهمون داشتیم خونمون!!!!
راستی دانشجو بوند کیف میده نه؟؟؟؟؟
سینما و وبلاگ نویسی و جشنواره و .... چه قد وقتت آزاد شده خوش به حالت.... برا منم دعا کن
سلام دوست خوبم.........ممنونم از لطف و محبتت...........
سلام.
من با یک غزل به روزم.
اگر پرنده بی بال وپر قبول کنی...
برای چه باید به دیدن این فیلم رفت وقتی که کارگردان آن هنوز بازیگران را خراب و روسپی میشمرد؟ وقتی که سینما، جز آنی که او میخواهد و او میپسندد، برایش معنا ندارد. وقتی که دست او برای گرفتن همه جور امکانات، در راستای حرفی که میخواهد بزند، باز است و دست هزار دیگر برای کمترین آن، بسته. برای چه باید، حتی در حد خرید یک بلیط، کمکی به این فیلم و کارگردان آن کرده باشم؟ حرفهای او را بهپشتوانهی همین تماشاگران خواندیم و شنیدیم دیگر...
ندیدم!
مادرم یه چیزایی راجع به گذشته ی این ده نمکی گفت بهم...
تو هم که اینطوری میگی!
با این توصیفها دیگه عمرا ببینم!