کافه ستاره

پیشنهاد فیلم،کافه ستاره:در روزنامه ها خوانده ام که کافه ستاره را از روی فیلمی مکزیکی ساخته اند.اما فکر نمی کنم اینقدرها مهم باشد.کار آنقدر عالی در آمده وفضا آنقدر ایرانی است و بازی ها آنقدر خوب که به دو بار دیدن هم می ارزد.داستان فیلم مثل تمام فیلم های ایرانی است.عشق و فقر و دزدی و جنایت و فرار به دوبی و ...
اما آنچه کافه ستاره را از بقیه فیلم های ایرانی متمایز می کند ساختار روایی جذاب و اپیزودیک فیلم است.فیلم سه اپیزود دارد.
اپیزود اول:فریبا(افسانه بایگان)،اپیزود دوم:سالومه(هانیه توسلی)،اپیزود سوم:ملوک(رویا تیموریان)

فیلم صحنه اضافی ندارد.هیچ چیز کش داده نشده(!) و همه چیز سر جای خودش است.
با اینکه فیلم در جنوب شهر می گذرد از آن فقر سیاه و فلاکت بار خبری نیست.
قرار نیست فقر آدم های فیلم بزرگ نمایی شود.اگر فقر هست عشق هم هست.جنایت اگر هست رفیق خوب هم پیدا می شود.خانه ی درب و داغان، صاحب خانه مهربان دارد.داستان فیلم حول سه زن می گذرد.خب قصه فیلم تلخ است.اما اپیزود مربوط به ملوک آنقدر شاد و سرخوشانه است که غم فرار سالومه به دبی و بدبختی های فریبا را می گیرد.نمی دانم دلیل صحنه های رقص در عروسی ملوک جذب تماشاگر است یا ...اما در هر صورت همین صحنه و رقص ها و آوازهایش تلخی کل فیلم را می گیرد طوری که وقتی از سینما خارج می شوی بیشتر به ادا و اطوارهای ملوک برای جذب خسرو(حامد بهداد) فکر می کنی تا اشک های فریبا.
*****************
1-به نظر من ملوک -خسرو(رویا تیموریان-حامد بهداد) یکی از باحال ترین زوجهای سینمای ایران بودند.
2-نمی دانم چرا نمی توانم رفتار و تیپ پژمان بازغی را به عنوان جوان جنوب شهری بپذیرم.


فونت نوشته هایم خیلی ریز است؟کسی برای خواندن مشکل دارد؟

نظرات 7 + ارسال نظر
بن بست پنج‌شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 01:20 ب.ظ http://bonbast.blogspot.com

دیگه فیلم انقدم خدا نبود مریم!!!!!!!!!

دختری با لبخند صورتی پنج‌شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 06:03 ب.ظ http://so0oratiii.blogsky.com

سلام مریم جان!
مرسی که به وبلاگ بسته و یه جورایی سوت و کور من اومدی...
منم تصمیم دارم برم کافه ستاره رو ببینم...
شاد باشی...
بای

ققنوس جمعه 31 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 02:25 ق.ظ

نمی دونم چرا من میونم با سینمای ایران جور نمیشه !
البته چندان هالیوود پسند هم نیسنم !

اصلا نمی دونم من چی هستم !
خوندن رمان رو ترجیح میدم ...

علی مرسلی یکشنبه 2 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 07:28 ب.ظ

صرف نظر اینکه فیلم خوب ساخته شده بود یا نه اگر در تیتراژ فیلم یه اشاره ای به ماخذ فیلمنامه می شد جای دوری نمی رفت.معنی این نوع برخورد این است که مخاطب ایرانی آنقدر بی سواد و فیلم ندیده است که هرگز نمی فهمد اصل فیلمنامه اورجینال نیست و متعلق به فیلم دیگری است...

مهران یکشنبه 2 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 10:31 ب.ظ http://bobogoal.blogsky.com

به به مریم خانم . مثل اینکه دوباره و یواش یواش داری به اوضاع اینجا سر و سامانی میدی ها ؟! مبارکه .
آخ گفتی ! من عاشق این فیلمم مخصوصا اپیزود سومش . کاملا باهات موافقم که چه زوج هنری بودن این دوتا . دختر شدی یک پا کارشناس سینما ! دقیقا همین طوره چون خودم تا مدتها بعد از دیدن فیلم به همین اداها فکر میکردم اما تلخی اپیزو فریبا برام قابل لمس تر بود تا اپیزود سالومه چون برا اشناست .
یکی از بهترین کارهای امساله این فیلم البته در کنار فیلم کافه ترانزیت .
من که همین جوری اش عینکی بودم ٬ با این فونتی که انتخاب کردی فکر کنم باید عینک پدر بزرگ مرحومم را هم قرض کنم برای ادامه زندگی ام . به فکر ما پیرمرد ها هم باش .
آپدیت شد .

تینا دوشنبه 3 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 05:46 ب.ظ http://www.tina90.blogfa.com

سلام مریم جان
کجایی؟
راستش من نتونستم چیزی بخونم!
موفق باشی

پ.م پنج‌شنبه 13 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:25 ق.ظ

با ریزی فونت که مشکلی نداریم فقط مسئله اینجاست که به این ریزیش رو عادت نداریم.

بنظر من به لحاظ توان بازیگری رویا تیموریان به مراتب در سطحی بالاتر به نسبت هانیه توسلی و.. ..حامد بهداد هم که بازیگر با استعدادی هست که برای بازی در هر نقشی از وجود خودش مایه میگذاره خوب حس می گیره و خوب در قالب شخصیت فرو می ره کلا شخصیتی که قرار نقشش رو بازی کنه رو کاملا حلاجی می کنه. ..بنظر من که اینجوریه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد