یادآوری

یادم رفت.

تولد نازنین که چند هفته س می خوام بهش زنگ بزنم.

تولد متولد ماه مهر عزیز و خدا می دونه چند تا تولد و آدم دیگه!

یادم رفت.

تموم اون حرفهایی که نباید می زدم زدم و تمام اون کارهایی که نباید می کردم کردم.

یادم رفت و فکر کردم همه چی بالاخره یک روز تموم می شه و این کتابها رو از روی میز پرت می کنم زمین!

فکر کردم می شه آروم بود و با آرامش جزوه نوشت و غلطها رو لاک گرفت و خونه های خالی رو پر کرد.

یادم رفت.

یادم رفت لاک غلط گیر رو کجا گذاشتم و حالا اشتباهها بدجوری چشمک می زنن،بدجوری!

نظرات 12 + ارسال نظر
مسیح سه‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1384 ساعت 07:35 ب.ظ http://aaddee.blogsky.com

سلام

هیچ وقت اون قدر نیست که دیگه نشه کاری کرد

درسته که گاهی بعضی چیزا جبران ناپذیرن

ولی

همیشه

می شه از بدتر شدن وضع جلوگیری کرد

:)

سربلند بمونی و ایرونی

سیامک سه‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1384 ساعت 08:13 ب.ظ http://siamaksalimy.blogsky.com

مظلوم کرگدن...
کرگدن‌ها دشمن‌ ندارند؛ دوست‌ هم‌ ندارند تنها سفر می‌کنند و اگر سر حوصله‌ باشند اجازه‌ می‌دهند که‌ پرندگان‌ کوچک‌ روی‌شانه‌ شان‌ بنشینند و شکارهای‌ کوچک‌ خودشان‌ را بیابند، اما کرگدن‌ها نه‌ شکار می‌کنند و نه‌ شکار می‌شوند. خوراکشان‌ علف‌های‌ خودرو است‌ و سیب‌ ترش‌ ....کرگدن‌ها رو به‌ انقراض‌اند و جز سوسک‌ها و یکی‌ دو جانور دیگر تنها موجوداتی‌ هستند که‌ از عهد دایناسورها تا امروز دار وجود را تاب‌ آورده‌اند؛ صبور و منتظر و تنها و کمی‌ افسرده. کرگدن‌ها پوست‌ کلفتی‌ دارند که‌ قدرت‌ تحمل‌ سختی‌ها را برایشان‌ هموار ساخته، اما در عوض‌ دل‌ نازکی‌ دارند که‌ به‌ آه‌ مظلومی‌ در دلِ‌ سیاه‌ شب‌ در اعماق‌ جنگل‌ می‌شکند و اگر خوب‌ دقت‌ کنید داخل‌ گودی‌ چشمان‌ کم‌ سویشان‌ کیسه‌ اشکی‌ است‌ که‌ صورت‌ پرچین‌ و چروکشان‌ راتر می‌کند... کرگدن‌ها نه‌ می‌توانند به‌ چپ‌ نگاه‌ کنند و نه‌ به‌ راست‌ و نه‌ به‌ پشت‌سر. شاید در فراروی‌ خویش‌ هم‌ افقی‌ نبینند


ققنوس سه‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1384 ساعت 09:11 ب.ظ

پیش میاد ... بیخیال ! واسه بعد یه فکری بکن !

زیتون چهارشنبه 14 دی‌ماه سال 1384 ساعت 11:55 ق.ظ http://z8un.com

هووووهوووهوووووههههوووووووووووووووووووووهوووووهوهوهوهوهوهوهوهوهوهوهوهوهوهوهوهوهوهوهوهوهوه
در یک شب وهم آلود
یک روباه خسته از راه میرسه
و به خونه ی یه سوئدی میره
توی راه با خودش آواز میخونه
میگه لالالالالالالالا.لاااااااااااااااااااااا

پیام چهارشنبه 14 دی‌ماه سال 1384 ساعت 04:26 ب.ظ http://payamra.com

اشکالی نداره ....

مصطفی پنج‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1384 ساعت 05:10 ب.ظ http://bmb.blogsky.com

سلام
خیلی زیبا نوشتی
به کلبه من سر بزن
موفق باشی
بدرود

فروغ پنج‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1384 ساعت 06:08 ب.ظ

سعی کن یادت نره

رنگ رنگی جمعه 16 دی‌ماه سال 1384 ساعت 07:43 ب.ظ http://lahzehayrangi.blogfa.com

من انقدر اشتباه میکنم که دیگر لاک غلط گیر هم بدادم نمی رسد .... او هم دیروز تنهایم گذاشت .....

مرتضی جمعه 16 دی‌ماه سال 1384 ساعت 08:27 ب.ظ http://www.onamono.blogsky.com

سلام.از آقای عموزاده خلیلی آدرسی یا وبلاگی چیزی دارید.ممنونم اگه بهم بگید.تا بعد

بانمک جمعه 16 دی‌ماه سال 1384 ساعت 09:25 ب.ظ http://www.banamak.blogsky.com

سلام مریم خانوم
حالت چطوره؟
ممنون که به من سر زدی خوشحالم کردی
بازم بیا پیشم بیشتر خوشحال میشوم
مزاحمت نمیشم
تا بعد...

SomeBody شنبه 17 دی‌ماه سال 1384 ساعت 09:43 ق.ظ http://newone.blogsky.com

نمی دونم بدیش هست یا خوبیش ولی برای اشتباهات گذشته نمیشه کاری کرد.

مرتضی شنبه 17 دی‌ماه سال 1384 ساعت 09:42 ب.ظ http://www.onamono.blogsky.com

سلامونه من جز برای شما از عمزاده سراغ نگرفتم.عموزاده رو در یاهو سرج کردم و به وبلاگ شما آمدم.اما انگار شما هم از واژه های بی روح من اذیت شدید نه.واقعا انسانهای که با عومزاده بودند چقدر لطافت روحی دارندوعموزاده از اون کسانی است که من دوسش دارم.اگه بتونید درمورد ایشان بیشتر با من حرف بزنیدممنونم.تا بعد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد