دخترک داشت تند و تند مانتویش را پاک میکرد. گفت: لیوان یکهو یله شد روی مانتوم.
لبخند زدم. بهش گفتم من مدتها بود میخواستم از یله شدن توی جمله هام استفاده کنم، فقط نمیدانستم کجا بیارمش.
حالا اگر جایی، وسط یک مهمانی مثلا، لیوان برگشت رو ی لباسم ناراحت نمیشوم.
میخواهم بلند اعلام کنم: چیزی نیست، فقط یک لیوان یله شد روی لباسم.