آدم ها - ۱۰

پاستیل و دونات و بستنی شکلاتی دوست دارم. شمشادهای خیس را دوست دارم. آب خوردن با بطری را بیشتر از آب خوردن با لیوان دوست دارم، برای همین همیشه یک بطری توی یخچال دارم. خوابیدن تا لنگ ظهر را دوست دارم، بعدش می­شود صبحانه و ناهار را یکی کرد و تا دم غروب توی خانه ول گشت و به ریش دنیا خندید. ظاهرا تنبلی و بیکاری و بی­عاری را دوست دارم، باطنا نه. کار داشته باشم خوب است، اما تمام مدت استرس دارم و هی روزها را می­شمارم تا کار تمام شود و دوباره به آغوش علافی برگردم، تناقض داشت؟ نمی­دانم.‏
دوست دارم توی مهمانی­ها بقیه را بخندانم، سر کلاس تکه بپرانم و وقتی شجاعت و حقیقت بازی می­کنیم، شجاعت را انتخاب کنم و کارهای خل خلی بکنم تا ملتی را شاد کنم. وقتی تنهایم ادای آدم­های غمگین را درمی­آورم. شعر غمگین، موسیقی غمگین، نوشته های اشکی، خاطرات اشکی. تا حالا فکر نکردم می­توانم خودم را هم بخندانم یا نه، به نظرم نمی­توانم.‏
بازی توی کوچه را دوست داشتم، اما هیچ وقت توی کوچه بازی نکردم، مامانم نمی­گذاشت.‏
مسافرت را دوست دارم، فقط آدم لوسی هستم، هتلمان تمیز نباشد بهم خوش نمی­گذرد. یک روز می­خواهم با دوچرخه دور دنیا را بگردم. بعید می­دانم بروم،چون نمی­شود هر شب دوچرخه را کول کنی و بروی هتل پنج ستاره بخوابی، دیدی یک شب مجبور شدی لب جاده بخوابی...می­خوابم؟ نمی­دانم. تا حالا که قسمت نشده.‏
بچه­ها را دوست دارم.خوشم می­آید توی خیابان به پسربچه­های عینکی دبستانی لبخند بزنم، یک بار یکی­شان برایم زبان درآورد. من هم همین کار را کردم، تا زبانم را آوردم بیرون مامانش مرا دید. اخم کرد و دست پسرش را محکم­تر کشید.‏
هری پاتر خوانی را خیلی دوست دارم، بدم نمی­آمد جی.کی.رولینگ باشم.‏
غذاهای موردعلاقه ام: خورشت بادمجان،سبزی پلو با کوکوسبزی. کوکو سبزی ِ خالی نه،کوکوسبزی با سبزی پلو.‏
سعدی را دوست دارم، وقتی رفتم ادبیات می­خواستم یک روزی جلوی اسمم بنویسند دکترای زبان و ادبیات فارسی، سعدی پژوه. بعد، کمی که گذشت دیدم وقتی رمان­های نوجوان می­خوانم خوشبخت­ترم... تصمیم گرفتم وقتی بزرگ شدم یک نشریه نوجوان بزنم(مثل سروش نوجوان) ، هنوز آنقدر بزرگ نشده ام.‏
مرض فیلم خریدن دارم. چون نقد فیلم زیاد می­خوانم،داستان تمام فیلم­هایی را که دارم می­دانم، از همه نظر هم می توانم راجع­به­شان حرف بزنم، با اینکه هنوز خیلی­هاشان را ندیده­ام، خیلی­هاشان را. اما باز هم توی خیابان بساط فیلمی می­بینم پایم شل می­شود. صدایم را می­آورم پایین: حلقه ای چند؟
جوراب خریدن را هم خیلی خیلی دوست دارم. مامان می­گوید چون تنبلی، جوراب پرو نمی خواهد.‏
نمی­دانم، شاید دلیل فرویدی­اش این باشد. دلیل غیر فرویدی­اش این است که جوراب خریدن خوشحالم می­کند، نمی­دانم چرا.‏
تازگی­ها گیر داده­ام به اسپانیولی. ترم دو هستم. امروز یک کاردستی درست کردم، عکس میوه ها را چسباندم به مقوا و زیرش اسم­هایشان را نوشتم. می­خواهم مثبت بگیرم چون امتحان میان ترمم را بد دادم.‏
از بی آر تی بدم می­آید، از رانندگی بدم می­آید، از خاقانی بدم می­آید، از کلاس های هشت صبح بدم می­ آید،از ای میل های اسپم بدم می­آید وقتی اینباکس خالی است، از عاشق شدن بدم می آید اما زرتی عاشق می­شوم. از شهرم بدم می­آید اما دو روز که می­روم مسافرت دلم برایش تنگ می شود.‏
چیزهای دیگری هم هست، چیزهایی دیگری که می­روند توی لیست دوست دارم و دوست ندارم.چیزهای خیلی زیاد دیگری.‏
با این حال انگار که دست­هایم خالی است و گاهی از این خالی بودن می­سوزد. گاهی فکر می­کنم شاید چیزهای خیلی مهم دیگری هست که هنوز نیامدند توی زندگی من. اگر پیداشان شود پر می­شوم.‏
نمی­دانم، شاید یک روز پیدایشان شد، پیدایشان کردم...  

 

 

+ یکی از نت های قدیمی گودرم است.  

+ آدم شماره ده کسی است که وقتی این ها را نوشت بیست و دو ساله بود، اولین ساعت بیست و سه سالگی می­گذاردش این­جا و هنوز منتظر چیزی است که بیاید بنشیند میان دست هایش. چون نمی­خواهد دو سال دیگر نامه­ای را که وقتی پانزده ساله بود به بیست و پنج سالگی­اش نوشت باز کند و ببیند که چه­قدر از رویاهایش، از آرزوهایش دور مانده، دور مانده...

+ searching for the past

نظرات 20 + ارسال نظر
esperanza جمعه 12 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 12:18 ق.ظ

مثل همیشه معرکه هستی مریم.
راستش من هم موندم در اینکه چرا اینقدر آهنگ غمگین گوش دادن یا فکر کردن به خاطرات دردناک گذشته میتونه آرامش بخش-لذت بخش باشه!؟ خوبیش اینه که همیشه متریال برای لذت بردن داری. (:

پسرک مزخرف جمعه 12 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 12:57 ق.ظ

تولدت مبارک ...

مریم جمعه 12 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 02:14 ق.ظ http://maryamdays.blogspot.com

تولدت مبارک مریم جان،
ولی من به جای تو مشتاقم که ۲۵ ساله بشی که نامه ۱۵ سالگیت رو اینجا بگذاری. ببخشید، خیلی خودخواهانه بود!
مریم بالاخره به آرزوهای مهمت می رسی. تضمین می کنم! آرزوهایی که اونقدر خوبن که دیگه به بقیه آرزوهایی که بهشون نرسیدی فکر نمی کنی.

شهرزاد جمعه 12 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 12:59 ب.ظ http://www.saayah.blogpsot.com

زیبا بود گلم.

esperanza جمعه 12 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 07:26 ب.ظ

راستی این آهنگی که گذاشتی، تم اصلی آهنگ مایکل جکسون Earth song
قشنگه.

عباس جمعه 12 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:08 ب.ظ http://asmand.ir

هیچ وقت نباید رویا ها را از یاد برد

Helen جمعه 12 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 11:49 ب.ظ http://www.mydays-h.blogspot.com

مرسی مرسی مرسی مرسی
خوب خوب خوب خوب
:) :)

پیمان شنبه 13 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 03:18 ق.ظ http://sepehrdad.blogfa.com

ازین خوشم اومد. خیلی. بعدش من یه مرضی دارم: باید آدما رو با مکان هاشون تو ذهنم سیو کنم. اگه ندونم مکان شونو براشون توی ذهنم مکان می سازم. بعد مکان تو با این نوشته برام این دانشکده ادبیات بود با معماری خسته کننده ش و کلاس هایی که فقط استاد حرف می زنه(هیچی ازین مزخرف تر نیستا!) و کلن فضای کمونیستی(!)ش که یه همچین آدم هایی هم داره که بخوان توش خون زندگی رو به جریان بندازن...همچین چیزایی...ربطی نداشت...ولی مگه باید همیشه ربطی داشته باشه؟!

پسرک مزخرف شنبه 13 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 01:19 ب.ظ

همه یاد گرفتن بگند مزخرف اما هیچکدوم نمیدونن مزخرف در معنا مزین به آراسته است.. .

یاسمین شنبه 13 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 02:24 ب.ظ

آدم شماره ده عزیز من :*

نگار یکشنبه 14 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 01:13 ب.ظ

تو بینهایت بینهایت دوست داشتنی هستی..
تو و رویاها و بیست و سه سالگی ات به غایت کلاه قرمزی معصوم هستید..
دوستت دارم مریم بانوی من..و جمعه 12 آذر همه اش بوی خوب تو را می داد دخترک پاییزی من!

علیـــــــرضا یکشنبه 14 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 11:31 ب.ظ http://alirezakiani.blogfa.com

مبارکه!:)

Sarah سه‌شنبه 16 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 03:37 ب.ظ http://Lk4smile.blogfa.com

Salam besiar besiar weblogeto doos dashtam adresesho moalem adabiatemoon behem dad vaghean zina minevisi tabrik:*

مسعود سه‌شنبه 16 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 08:51 ب.ظ http://www.oxinmob.com

سلام دوست عزیز

اگر مایل به تبادل لینک هستید بایکی از سایت های ما هستید لینک انهارو با عنوان خودش بزارید
و بعد به ما اطلاع دهید تا سایت شما رو در کمترین زمان لینک خواهیم کرد

www.oxinmob.com موبایل
www.parsdl.org نرم افزار
www.pic-wall.mihanblog.com نرم افار رایگان


مهدیار چهارشنبه 17 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 06:03 ب.ظ http://joojekhoroos.blogfa.com

عه تولدت شده؟!
با تاخیرات یه کم فراوان تبریک عرض می کنم! :)

به نظر من آدم اگه از زندگیش راضی باشه دیگه سن تعیین کننده نیس زیاد. ۲۳! ۲۵! ۳۰! ۴۰! ۵۰! ۷۰!
یه زمانی از این که رفتم دوم دبیرستان تو پوست خودم نمی گنجیدم چون فک می کردم بزرگ شدم و توی مدرسه مون دیگه به چشم تازه وارد و کوچیکی نگاهم نمی کنن.

من به طرز جنون وارانه ای عاشق مرگم. تا قبل از این که عاشق بشم دعا می کردم بمیرم ولی جدیدن دیگه این کارو نمی کنم. به خاطر کسی که دوسش دارم. و بیشتر به خاطر این که دوسم داره.
با این حال هنوزم عمر زیاد رو دوس ندارم.
اندازه ی سهراب یا قیصر نفس کشیدن زیادم هست توی این دنیا!
۲۵ سالگیه پر شکوهی رو واست آرزو می کنم. امیدوارم وقتی نامه رو خوندی دو سال دیگه یه لبخند کش دار بزنی.
نامه رو نگهش دار. این جوری بهتر می تونی دختر آینده تو بفهمی. چون آدمی زاد فراموش کاره معمولن.
من دفترچه خاطرات ۱۶ سالگیمو نگه داشتم هنوز. نمیخام یادم بره اول دبیرستان که بودم چه علاقه هایی داشتم. چشمک دخترای دبیرستانیه توی راه مدرسه رو می نوشتم و این که به خودم قول می دادم فردا صبح بهش اخم می کنم. و بزرگترین تصمیم اون روزام همون بود انگار.
می خوام احساسای پسر آیندم یادم بمونه وقتی ۱۵ سالش میشه.
و می دونی از چی می ترسم؟!
از این که ۲۵ سالگی بخندم به ۲۱ سالگیم...
آدمی حسرت سرگردونه!
اینجا از معدود جاهاییه که آدمو مشتاق می کنه. مشتاق به نوشتن. به دیدن. به دوست داشتن و زندگی کردن.
دوس داشتم آدم شماره ی دهتو :)

سارا چهارشنبه 17 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 06:21 ب.ظ http://nini-girlsara.blogfa.com

سلام
واقعا کمه اگه فقط بگم عالی مینویسی میدونی به نظر من تو فوق العاده مینویسی شاید یکی از آرزوها ی من این باشه که بتونم عین تو بنویسم....
احساساتتو خیلی قشنگ بیان میکنی کاری که همه نمیتونن انجام بدن نمونه اش خود من .... انقد قشنگ مینویسی که ادم کاملا درکت میکنه...... حتی توانای اینم داری که با نوشته هات گریه ی مخاطبت رو در بیاری به نظرم خیلی عالییییییییی

سوخته چهارشنبه 17 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:39 ب.ظ http://6532.blogfa.com

سلام
خیلی زیبا و عالی بود
از این جور متن ها خیلی خوشم میاد
به من هم سر بزنید خوشحال میشم .

مهشاد چهارشنبه 17 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:58 ب.ظ

مبارک؛ ..

سارا کوانتومی شنبه 20 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 11:29 ب.ظ http://zdz.persianblog.ir

لحظه های کاغذی خواندن را دوست دارم. بدم نمی امد مریم باشم.
تولدت مبارک

ایمان چهارشنبه 24 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:03 ب.ظ http://imannevesht.blogfa.com

بسیار عالی بود. بسیار.
تبریک/

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد