عروسک محبوب بچگی های من یک خرس بود،یک کمی از من کوتاه تر،دامن های من اندازه اش بود.دامن پایش می کردم و می بردمش بیرون.خیلی هم دوستش داشتم.گندگی و نرمالو بودنش را دوست داشتم،دامن سبز گلدار که تنش می کردم و می بردمش بیرون بیشتر از همیشه.
حالا بوی نا می دهد،بوی کهنگی مانده توی تنش.
دهانش را سوراخ کرده بودم،شیشه شیشه چایی نبات می دادم به خرس پشمی.نم می گرفت،سنگین می شد.تب که می کرد،دستمال خیس می کردم می گذاشتم روی پیشانی اش،صورتش خیس می شد.
حالا بوی نا می دهد،بعد از این همه سال،هنوز چایی نبات ها توی دلش مانده اند،تلنبار شده اند...دامن را از تنش درآورده ام،گذاشتمش توی یک کیسه،ته کمد.
آن موقع ها هر شب که از تب می مرد فردا صبحش دوباره زنده بود،هزار باره تب می کرد،اما دوباره زنده می شد و دستمال خیس بود و چایی نبات و دامن سبز.
دوباره درش بیاورم نگاهش کنم؟بو کنمش؟بویش برای من خوشایند است...اما می ترسم این بار توی بازی بسوزم،بسوزد.می ترسم نگاهش اگر تب دار بود،اگر مرد،واقعی بمیرد،برای همیشه...
سلام تبریک میگم خیلی لطیف و با احساس مینویسی موفق باشید
.
گنده شدیم صدامون عوض شده ادای آدم بزرگها رو هم در میاریم اما با این همه گاهی دلتنگ بچگی هایمان میشیم و...کاریشم نمیشه کرد !
نه ! تا زنده ایم بچگی هم هست با جزئیات تمام هست.
یاد فیلم toy story 3 افتادم. عروسکا هیچ وقت نمی میرند مریم. مخصوصن اگه مال بچگی هامون باشن.
سخت بشه این چیزا برای آدمی مثل تو واقعی بمیرد. آنچنان در دنیای واقعات زندگی نمی کنیم که رویای کودکیمان بخواهد اینقدر راحت بسوزد و بمیرد
. . .
بعضی وقت ها حرفی برای گفتن ندارم
یعنی حسی که از مطلبت گرفتم قابل گفتن نیست
فقط میام نظر میدم که « شاید» خوشحال بشی
همین
موفق باشی
دوست قدیمی
من عروسک بچگیم یه خرگوش بود تازه ماله خودمم نبودَ خونه یکی از فامیلا دیده بودمش عاشقش شده بودو خیلی گنده بود!
لازمه که راجع به خرسم(جناب هس) توضیح بدم؟
هنوز صورتش شکلاتیه
ولی با من میاد حتی توی خوابگاه دانشجویی
اومده بودم یه نظری بدم؛ تبلیغات بالای وبلاگ بود "مستند تولید مثل حیوانات" همین شد که دیگه یادم رفت!
فقط میخواستم ببینم عکسم میاد !
به نام او
معلومه که هنوزم دوسش داری! درش بیار. نگاهش کن. بشورش و بذار یه جا که همیشه ببینیش. اینجور چیزا همیشه توی دل آدم جا دارن. داداش منم یه خرس داره که از ۳ سالگیش تا الان که ۱۵ سالشه هر شب که می خواد بخوابه پیششه.
خیلی قشنگ بود.
ولی کاش اینقدر سکوت نمی کردن!