خوشا چون سروها‌ اِستادنی سبز

دست و دلم نمی­رود به نوشتن،از همان دیروز صبح که نرسیده دانشگاه زمزمه­ی بچه­ها پیچیده­بود توی راهرو که:خبر راست است یا نه...؟از همان موقع که با مرجان راه افتادیم برویم دسته گل سفید بخریم و خرما و هی بغض­هایمان را خوردیم و توی خیابان مردم را نگاه کردیم و فکر کردیم:اینها می­دانند یعنی آیت الله منتظری...

از همان دیشب که از ترس جاده شلوغ با اتوبوس راه افتادیم سمت قم،یک نیمه شب بود به گمانم که رسیدیم جلوی بیت،که رفتیم توی حیاط و دیدیمش که توی یک محفظه­ شیشه­ای،در محاصره گلهای مریم به خواب رفته...از میان پارچه­های سفید صورتش پیدا بود،پر از آرامش.پس لابد راست می­گفتند مردمی که امروز صبح فریاد می­زدند:

ای مرجع آزاده،آزادی­ات مبارک...

دست و دلم نمی­رود به نوشتن،لابد خیلی­ها از امروز خواهند نوشت،از تشییع جنازه سبز امروز،از «این ماه ماه ِ خون است/یزید سرنگون است»....از «عزاست عزاست امروز،روز عزاست امروز/ملت سبز ایران صاحب عزاست امروز»...از «مرجع حق­گوی ما با شهداست امروز»...از «منتظری مظلوم،راهت ادامه دارد»ا

زهرا راست می­گوید: 

منتظری، مومنانه زندگی کرد. و رنج برد اما نتوانست رنج دیگران را ببیند.
رشک‌برانگیزتر از این، مگر می‌توان زیست؟

نظرات 14 + ارسال نظر
مریم دوشنبه 30 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 08:05 ب.ظ http://maryamdays.blogspot.com/

روحش شاد

yashar دوشنبه 30 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 10:49 ب.ظ http://bit.ly/67w8Iq

سلام خوبی مرسی از مطالب خوبت .قالب وبلاگت هم زیباست در خدمتت هستم خواستی به منم سر بزن

محمد صادق سه‌شنبه 1 دی‌ماه سال 1388 ساعت 09:12 ق.ظ

می بینی... حکایت ما و ۸۸ حکایت هزار باده ی نا خورده در رگ تاک است...

پ.م سه‌شنبه 1 دی‌ماه سال 1388 ساعت 12:06 ب.ظ



..از سر غصه بودن مرگ یعنی زودتر از موعد بودن.. .اجل.. .

مهتاب سه‌شنبه 1 دی‌ماه سال 1388 ساعت 03:46 ب.ظ http://partline.blogfa.com

ممنون مریم جان! چه خوب گفته بودی این حس سنگین اون روز رو! ممنون واقعن!

سحر چهارشنبه 2 دی‌ماه سال 1388 ساعت 01:12 ق.ظ http://www.lolllipop.blogfa.com

نگرانم ... وقتی ظهر بهم خبر رسید تنم لرزید ... نگرانم ... امسال چه سالیه خدا ؟ ستونایی که بهشون تکیه کردیم و از ما نگیر لطفن ُ الان وقتش نیست خدا . لطفن . لطفن . لطفن

قنبیت چهارشنبه 2 دی‌ماه سال 1388 ساعت 12:39 ب.ظ http://www.ghonabit.blogfa.com

حالا نویت صانعی شده که آماج تندروی هاشون قرار بگیره

این عزیزو یادتون نره

هاجر چهارشنبه 2 دی‌ماه سال 1388 ساعت 11:27 ب.ظ http://tiktak-h.blogsky.com

وبلاگم به روز شد . خوشجال می شم سری بزنی . مریم فضای شهر خیلی سنگینه خصوصا با اومدنه محرم .... می دونستی به هیئتا گفتن بحث سیاسی نکنین ....مثل زمان شاه ...دین ما سیاسیه وایسادن جلوی ظلمه امام حسین (ع) در برابر ظلم ربا تزویر قیام کرد....

هاجر شنبه 5 دی‌ماه سال 1388 ساعت 12:09 ق.ظ http://tiktak-h.blogsky.com

مریم غربت شهر....میتونی نفس بکشی

سجاد شنبه 5 دی‌ماه سال 1388 ساعت 04:49 ب.ظ http://www.ahlefekr.blogsky.com

سلام من لینک شما رو در وبلاگم قرار دادم لطفا شما هم منو با نام اهل فکر لینک کنید
مرسی

[ بدون نام ] یکشنبه 6 دی‌ماه سال 1388 ساعت 03:04 ب.ظ

منتظری مطرود

مارمولیا دوشنبه 7 دی‌ماه سال 1388 ساعت 08:08 ق.ظ

پیشنهاد می کنم معنی آیه 8 به بعد سوره بقره رو بخونید سرنوشت اصلاح کنندگان خواهید خندید.
خدا لعنت کند کسی را که علم امام حسین را نذاشت بیرون ببریم و در عوض …..

یا حسین یا میر حسین

از جلبک ها معذرت می خوام که تو این محرم و بارها و بارها در طول عمر در زیارت عاشورا لعنتشان کردم
انجا که آورده است
اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له علی ذالک. اللهم العن العصابه التی جاهدت الحسین و شایعت و بایعت و تابعت علی قتله» و صد مرتبه بگوید: «اللهم العنهم جمیعاً».

دل شکسته دوشنبه 7 دی‌ماه سال 1388 ساعت 10:29 ق.ظ


کاش آزاده بودید کاش سر حسین را دوباره از تن جدا نمی کردید
کاش حرمت نمی شکستید
کاش دل حسینیان را شکسته و چاک چاک نمی کردید
کاش اندکی وجدان داشتید
کاش با وجود این همه خیانت، این همه پلیدی، این همه تضاد با انسانیت و دین و قانون، هنوز جانب این اهریمنان را نمی گرفتید
کاش چشم هایتان را اندکی، فقط اندکی باز می کردید و می دیدید چه بر سر این مرزو بوم چه بر سر دل های این ملت آورده اید
کاش های من چه سود
که صدای سوت و کفتان گوش هایتان را کر کرده است و سیاهی مقابل چشمانتان را گرفته...
دل ما حسینیان تا همیشه از حرمت شکنی شما چرکین و اشک هایمان تا همیشه روان است...
خدا اصلاحتان کند

پ.م دوشنبه 7 دی‌ماه سال 1388 ساعت 12:09 ب.ظ



مراقب باش !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد