دست و دلم نمیرود به نوشتن،از همان دیروز صبح که نرسیده دانشگاه زمزمهی بچهها پیچیدهبود توی راهرو که:خبر راست است یا نه...؟از همان موقع که با مرجان راه افتادیم برویم دسته گل سفید بخریم و خرما و هی بغضهایمان را خوردیم و توی خیابان مردم را نگاه کردیم و فکر کردیم:اینها میدانند یعنی آیت الله منتظری...
از همان دیشب که از ترس جاده شلوغ با اتوبوس راه افتادیم سمت قم،یک نیمه شب بود به گمانم که رسیدیم جلوی بیت،که رفتیم توی حیاط و دیدیمش که توی یک محفظه شیشهای،در محاصره گلهای مریم به خواب رفته...از میان پارچههای سفید صورتش پیدا بود،پر از آرامش.پس لابد راست میگفتند مردمی که امروز صبح فریاد میزدند:
ای مرجع آزاده،آزادیات مبارک...
دست و دلم نمیرود به نوشتن،لابد خیلیها از امروز خواهند نوشت،از تشییع جنازه سبز امروز،از «این ماه ماه ِ خون است/یزید سرنگون است»....از «عزاست عزاست امروز،روز عزاست امروز/ملت سبز ایران صاحب عزاست امروز»...از «مرجع حقگوی ما با شهداست امروز»...از «منتظری مظلوم،راهت ادامه دارد»ا
زهرا راست میگوید:
منتظری، مومنانه زندگی کرد. و رنج برد اما نتوانست رنج دیگران را ببیند.
رشکبرانگیزتر از این، مگر میتوان زیست؟
روحش شاد
سلام خوبی مرسی از مطالب خوبت .قالب وبلاگت هم زیباست در خدمتت هستم خواستی به منم سر بزن
می بینی... حکایت ما و ۸۸ حکایت هزار باده ی نا خورده در رگ تاک است...
..از سر غصه بودن مرگ یعنی زودتر از موعد بودن.. .اجل.. .
ممنون مریم جان! چه خوب گفته بودی این حس سنگین اون روز رو! ممنون واقعن!
نگرانم ... وقتی ظهر بهم خبر رسید تنم لرزید ... نگرانم ... امسال چه سالیه خدا ؟ ستونایی که بهشون تکیه کردیم و از ما نگیر لطفن ُ الان وقتش نیست خدا . لطفن . لطفن . لطفن
حالا نویت صانعی شده که آماج تندروی هاشون قرار بگیره
این عزیزو یادتون نره
وبلاگم به روز شد . خوشجال می شم سری بزنی . مریم فضای شهر خیلی سنگینه خصوصا با اومدنه محرم .... می دونستی به هیئتا گفتن بحث سیاسی نکنین ....مثل زمان شاه ...دین ما سیاسیه وایسادن جلوی ظلمه امام حسین (ع) در برابر ظلم ربا تزویر قیام کرد....
مریم غربت شهر....میتونی نفس بکشی
سلام من لینک شما رو در وبلاگم قرار دادم لطفا شما هم منو با نام اهل فکر لینک کنید
مرسی
منتظری مطرود
پیشنهاد می کنم معنی آیه 8 به بعد سوره بقره رو بخونید سرنوشت اصلاح کنندگان خواهید خندید.
خدا لعنت کند کسی را که علم امام حسین را نذاشت بیرون ببریم و در عوض …..
یا حسین یا میر حسین
از جلبک ها معذرت می خوام که تو این محرم و بارها و بارها در طول عمر در زیارت عاشورا لعنتشان کردم
انجا که آورده است
اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له علی ذالک. اللهم العن العصابه التی جاهدت الحسین و شایعت و بایعت و تابعت علی قتله» و صد مرتبه بگوید: «اللهم العنهم جمیعاً».
کاش آزاده بودید کاش سر حسین را دوباره از تن جدا نمی کردید
کاش حرمت نمی شکستید
کاش دل حسینیان را شکسته و چاک چاک نمی کردید
کاش اندکی وجدان داشتید
کاش با وجود این همه خیانت، این همه پلیدی، این همه تضاد با انسانیت و دین و قانون، هنوز جانب این اهریمنان را نمی گرفتید
کاش چشم هایتان را اندکی، فقط اندکی باز می کردید و می دیدید چه بر سر این مرزو بوم چه بر سر دل های این ملت آورده اید
کاش های من چه سود
که صدای سوت و کفتان گوش هایتان را کر کرده است و سیاهی مقابل چشمانتان را گرفته...
دل ما حسینیان تا همیشه از حرمت شکنی شما چرکین و اشک هایمان تا همیشه روان است...
خدا اصلاحتان کند
مراقب باش !