غبار

بیدار میشوم،دارم به تو فکر میکنم و سر خودم غر میزنم که لطفا رویاهای شبت را نیار به روز.جاشان بگذار،همانجا توی خواب،اینقدر در طول روز با بغض دستمالیشان نکن...هاه،از جایم که بلند میشوم تو از مغزم رفته ای بیرون.مثل هر روز،مثل روزها قبل از این و لابد روزها بعد از این،اول موبایلم را صدادار می کنم،بعد خواب آلود می روم جلوی آینه که موهایم یکجوری صاف پشت گوشم بمانند،نمیشود،بلد نیستند...بیخیال میشوم و با اندوه به حجم کتابهای روی میزم نگاه میکنم.به یادداشتهایم روی کاغذ فسفری رنگ که فلان کتاب را پس بده به کتابخانه،به فلان کس زنگ بزن،دستمال مرطوب و مدادنوکی و صابون بخر،بعد آخرش انگار که خواسته باشم خودم را خوشحال کنم ردیفی :دی کشیده ام.بعد روان نویسم جوهر پس داده و جای انگشتانم مانده روی کاغذ،بعد سر :دی ها کج شده و کمرنگ.هیچ شبیه لبخند نیستند،هیچ...

نظرات 9 + ارسال نظر
نیلوفر شهسواریان پنج‌شنبه 21 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 05:13 ب.ظ http://80005.blogfa.com

سلام.
وبلاگتون خیلی جالبه.
به من سر بزنید.

هامون جمعه 22 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 02:25 ق.ظ http://tasteofdeath.blogfa.com

خزان

قنبیت جمعه 22 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 02:48 ق.ظ http://www.ghonabit.blogfa.com

احترام به مخاطبتون چی شد! لینک دانلود ایریلیق رو بزارید لفا

پسرک مزخرف جمعه 22 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 11:38 ق.ظ


قبول ندارم فصل خزان فصل نوای دلتنگی روزگار باشه.. . ..قبول ندارم روی آدمای تنها اثر کنه میشه همینی که نباید بشه..! ..برو ! برو بیرون قدم بزن از کنار درختان برگ زردو بی برگ عبور کن و نفسی عمیق بکش عمیق. . ..بوی عشق رو میشه چشید فصل پاییز یعنی فصل عاشقی.. .نه حس احساس تنهایی و دلتنگی.. ..

لیلا جمعه 22 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 01:16 ب.ظ http://www.eqlima.blogfa.com

عادت میکنیم...

شادی جمعه 22 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 11:26 ب.ظ

:دی

محمد/۲۱/قم شنبه 23 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 05:54 ب.ظ http://mohammadamin682000.blogfa.com

سلام وبلاگتون خیلی جالبه خوشحال میشم بهم سر بزنین.

نیکو یکشنبه 24 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 03:00 ق.ظ

آدم غمباد میگیره!گویا پارسال ۷ نفر با معدل گرفتن وگرنه روتینش ۲ یا ۳ نفره!بعد از شنیدن این موضوع منم شبیه یک :دی سرکج شدم!
اون روز که پرسیدی یکشنبه ها چه کار مهمی دارم که نمیام روم نشد رو در رو بهت بگم که از این دانشکده انقدر بدم میاد که دلم نمیخواد جز به حکم ضرورت پا بذارم توش!حالا میترسم فوق هم قبول نشم و دلم واسه همین نفرت هم تنگ شه!چه شودددددد!!!:((

Iranian idiot دوشنبه 9 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 02:05 ق.ظ http://iranian-idiot.blogspot.com

اون D جوهری رو باید یکی بنویسه دور لبت بعدشم گوشه شو با انگشت فشار بده بکشه پایین تا بشه سیبیل میبیلی چیزی! اونوقت خنده ات می گیره! خیلی هم خنده ات می گیره!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد