دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد

1.مثل اینکه قالب وبلاگ من توی فایرفاکس به هم می ریزه.

 

2.برنامه ی تست مجری عمو پورنگ بود.یه دختر هشت ساله،هر چی عمو پورنگ ازش سوال می کرد جواب نمی داد.

-چیه عمو جون؟خجالت می کشی؟

-نه.این اعصاب من امروز دیوونه کرده منو.

 

3.کدام پل

 کجای این جهان شکسته است

که هیچ کس به خانه اش نمی رسد؟

    «گروس عبدالملکیان»

 

4.توی فیس بوک دوست دوران دبستانم رو که ده،یازده سال پیش از ایران رفته بود پیدا کردم.

 

5.کتابه رو بالاخره خریدم.توی نمایشگاه پارسال به نگار یاحقی گفتم کاش می شد فقط اسم بعضی کتابها رو خرید.

 

«دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد»

آنا گاوالدا.الهام دارچینیان.نشر قطره

 

خوشحالم که داستانی به این نام نداره،اینجوری بیشتر حس تملک نام بهم دست می ده!

نظرات 12 + ارسال نظر
عای محمد محمدی شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 07:44 ب.ظ http://ermes3.blogsky.com

وبلاگ قشنگی داری دست مریزاد !
بطور اتفاقی در وبلاگهای بروز شده دیدمتون از بند ۵ مطلبتون بیشتر خوشم اومد من تازه اومده ام blogsky قبلا blogfa بودم وقت کردین سر بزنین خوشحال میشم
از لینک هاتون هم استفاده کردم مرسی !

رامک شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 08:03 ب.ظ http://letterbox.blogfa.com

من هم اسم این کتاب را خیلی دوست دارم...

تربن شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 10:07 ب.ظ http://tarbon.blogsky.com

اسم قشنگیه.
حالا کتاب خوبی بود یا نه؟

مریم شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 10:34 ب.ظ http://www.maryamdays.blogspot.com/

اسم کتاب به دل من هم خیلی‌ نشست.

هامون یکشنبه 18 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 01:33 ب.ظ http://tasteofdeath.blogfa.com

حالا بغض نامه ای بنویس و همین نام مهتابی را رویش بگذار! یالا...

تهمینه یکشنبه 18 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 04:45 ب.ظ

هی بیا بریم اون کتابه مرگ قسطی رو هم بخریم.۱۰ تومنه.

خواجه فاضل ترکمن یکشنبه 18 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 05:15 ب.ظ http://khajehfazel.blogfa.com/

ممنون که آمدی ! مریم بنت بی بی گل !

هانیه دوشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 02:08 ب.ظ http://aztobato.persianblog.ir

فکر کنم فقط منم که حوصله‌ی فیس بوک رو ندارم!

نگار دوشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 08:25 ب.ظ

آی میس یو دختر....
آی میس اون روز با تو تو نمایشگاه کتاب...
آی میس کافه هنر..آی میس کافه سیاه و سپید...

حوا سه‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 01:19 ق.ظ http://bestlifee.persianblog.ir/

سلام نازنین
خیلی دوست داشتم بتونم مثل تو وقایع خاصی که توی ذهنم هست کوتاه و مختصر و خاص! شرح بدم
ولی هنرش رو ندارم.

اگر مجالی یافتی از کتابی که خریدی بنویس.
ممنون مریم بانو.

لیلی سه‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 09:05 ب.ظ

من این کتاب آنا گاوالدا رو خوندم. آدم وقتی می خونتش یه حس شیرین و بد جنسی وجودشو پر می کنه٬ توی دلش به همه ی اونایی که چشم بسته عاشق شدن می خنده و از اینکه واقعا هیچ کس٬ هیچ جا منتظرش نیستُ برای اولین بار خوشحال می شه!

* یاس سفید* شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 08:24 ب.ظ http://yasesefid.blogsky.com

* میگن لحظه تحویل سال هر دعایی کنی براورده میشه *

راست میگن ؟!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد